منتقدمحترم جناب زمانه
سلام
ازوقتی که برای نقداین رباعی گذاشتیدتشکرمی کنم.
جناب کدکنی شاعروپژوهشگر می فرمایند:
ممکن است فردایاهمین امروزعصر، عقیده ی دیگری داشته باشم ولی دراین لحظه با اطمینان خاطرمی توانم بگویم : شعرحادثه ای ست که درزبان روی می دهدو......
این تردیدبه نظرمن به مقاومت سرسختانه ی شعردرمقابل هرتعریفی برمی گردد.
حالااگرمابخواهیم عوامل موفقیت یک شعرراکه تعریف اش چنین لغزان و درواقع کمترقابل دسترسی ست بررسی کنیم نبایدبه تعاریف خشک آکادمیک دل ببندیم؛ تعاریف وقواعدی که ازدل و درون
آثارمتقدمین پابه عرصه ی وجودگذاشته اند.
البته این قواعدبسیارمحترم هستند؛
اماوحی منزل نیستند.
اما، درساحت زبان...
وقتی دونفرباهم صحبت می کنند)چه برپرده سینما، چه درداستان وچه درشعر(طبیعی ست که لحن هامتفاوت باشند.
در رباعی بنده به کارگیری لحن متفاوت عمدی ست.
.....
می پذیرم که لبقندترکیبی ساختگی است والبته درحوزه ی طنز، امامتحیرم که چگونه هرچیزدیگری رابه ذهن عالی متبادرنموده الا لبخند !!؟
والبته این رباعی در رسته ی طنزاست واجتماعی ونه آیینی،
وصدالبته نقدجنابعالی خوب بود ولی آنقدر برای بنده نافذنبود تاکوچک ترین تغییری در این اثربدهم و به فرض اگرتغییری درآن
می دادم، صورت قدیم اش را باقی می گذاشتم تاکسی که نقدرامی خواندگیج نشودوبداندچه به روز فرم آمده وحق مخاطب به نوعی محفوظ بماند....درقضاوت.
حسن ختام
اصلن به فکر سرودن رباعی نباشید؛ زیرا ازدوحال خارج نیست یاخوب می شود یا بد.
اگرخوب شد، چندسال بعد یکجا می رود توی رباعیات خیام قاطی می شودوکارحضرت فیل است که بتواند آن راخارج کند! اما اگربدشد-که معمولن بدمی شود-یکراست می رود توی زباله دانی تاریخ.
استادمرحوم باستانی پاریزی
وقت بخیر