ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



دراین شب هاکه آهی دربساط کدخدایان نیست..
در این شب ها که آهی در بساط کدخدایان نیست
به جز چشمان گرگی پیر، فانوسی نمایان نیست

"شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل"
که جز جامه دریدن ها نصیب ناخدایان نیست

تمام قریه را گرگی قرق کرده ست، برخیزید!
براین شیشه بخاری ازشبان های شمایان نیست

فریبت می دهنداین هندوان بافیل وفنجان ها
که دراین عرصه ی شطرنج،جای آشنایان نیست

سرسوزن جنونی کوبه پیچاپیچ گیسویی؟
که جزآشفتگی درجمع این عاقل نمایان نیست

چهاکردند بازاهد پریرویان پاریسی
که برپیشانی اش جای سجود پارسایان نیست

معبرابن سیرین بایداین خواب پریشان را
ظریفانه اگردستی به چشمت سرمه سایان نیست

بخوان بر این کتیبه پشت هم "یاسا"ی چنگیزی
که غیراز آتش و خون رسم این کشور گشایان نیست

فرود بمب را بنگر پس از آن صبح صنعا را
جهان مات است و جزاین کیش کافرماجرایان نیست

در این شب ها علامات تگرگی تیره می بینم
ازآن جزمرگ نونو سرنوشت بینوایان نیست

کجای سفرتورات است آتش درسفرنامه؟
چراغیر از شقاوت شیوه ی فرمانروایان نیست؟

ببین چاه و شغادست و تهمتن نیست،کاری کن
چه باید کرد در شهنامه جز خون خط پایان نیست

خدا فرمود فردای زمین از آن قوم ماست
که آنجا سایه ی امنی برای کد خدایان نیست


31/3/94.شیراز
کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات :  ادب و مقاومت ، سایر ،

   تاریخ ارسال  :   1394/4/5 در ساعت : 19:53:38   |  تعداد مشاهده این شعر :  595


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمد وثوقی
1394/4/9 در ساعت : 1:59:10
سلام بر همگی
زیبایی این شعر بیش‌تر به نظر بنده حاصل تلفیق روایتی رمانتیک با تصاویری غزلی و حماسی است. تصاویری که در بطن اثر، تقابلی معنادار را میان خیر و شر، فریب و راستی و ... آفریده‌اند؛ بی‌آن‌که شاعر سرراست و بی‌نمک، دست خواننده را در دست معنای خبریِ اثر گذاشته باشد. گاه تلمیح، خودش یک‌پای تقابلِ با وضع موجود شده است و این استفاده‌ی بسیار هنری و استادانه‌یی است از این آرایه‌ی ادبی. بسیار جای آموختن دارد که چگونه شاعر محترم از موضوعی ذاتاً سیاسی و شعاری و دارای موافق و مخالف، چنین اثری ادبی را در می‌آورد...
فقط در این بیت:
ببین چاه و شغادست و تهمتن نیست،کاری کن
چه باید کرد در شهنامه جز خون خط پایان نیست
گر چه مصرع اول را می‌شود توجیه کرد: برای پیروزی، نیاز به فداکاری (خون دادن) است اما کسی نیست تا فداکاری کند (البته با عرض معذرت از شاعر محترم و خوانندگان عزیز که مصرع را معنی کردم) منتهی با توجه به اصل داستان، تصویرِ ناخوبی هم دارد: انگار شاعر حسرت می‌خورد که چرا رستم نیامده و در چاه نیفتاده و تلف نشده است! مرگ رستم در واقع عاقبت خوبی نه برای خودش و نه خاندان‌اش و نه برای ایرانیان داشته است تا بگوییم منظور این است: رستمی بیاید و خون‌اش را بدهد تا اوضاع درست و به‌سامان شود و چنین رستم فداکاری اکنون در کار نیست. بنده از این مرگ، شهادت را استنباط نکردم. طنز را هم از این بیت نتوانستم دربیاورم و گمان هم نمی‌کنم مقصود شاعر در این مصرع طنز بوده باشد. شاید به‌تر باشد شاعر استاد، تغییری در مصرع بدهند. و الله العالم.
بحثی فرعی:
به لحاظ ردیف و قافیه، این دو در این بیت، شکلی هنری یافته‌اند. در ابیات دیگر، الف (مصوت بلند آ) رویّ است و یاء (که گاه در حکم صامت میانجی و گاه برای تفخیم است) + الف و نون + نیست، ردیف‌اند. اما در «پایان» رویّ نون است: از انواع قوافی بدیعی.
یا علی (ع)
علی نظری سرمازه
1394/4/5 در ساعت : 23:24:48
درودفراوان
زیباست...
جابر ترمک
1394/4/7 در ساعت : 1:8:40
درود و عرض ادب بزرگوار
طاعاتتون قبول درگاه حق تعالی
محمدمهدی عبدالهی
1394/4/5 در ساعت : 20:34:40
خدا فرمود فرداي زمين از آن قوم ماست
كه آنجا سايه أمني براي كدخدايان نيست

سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد بزرگوارم جناب انصاري نژاد عزيز
درود و تحيت بر شما
طاعات و عباداتتان مرضيّ درگاه احديت
بسيار زيبا و دلنشين سروديد
مشمول دعاهاي خاصه سحرگاهي امام عصر روحي له الفدا باشيد
سلامتي و طول عمر باعزتتان را از درگاه ايزد منان در اين شب هاي عزيز مسئلت دارم
محمدرضا سلیمی
1394/4/6 در ساعت : 12:23:26
سلام بر استاذنا
دست مريزاد
حسین سنگری
1394/4/6 در ساعت : 0:4:36
درود بر تعهدتان استاد
مرضیه عاطفی
1394/4/6 در ساعت : 1:32:16
عرض سلام
"فریبت می دهنداین هندوان بافیل وفنجان ها
که دراین عرصه ی شطرنج،جای آشنایان نیست"
همواره پیروز باشید.
یاعلی(ع)

بازدید امروز : 9,898 | بازدید دیروز : 19,047 | بازدید کل : 124,867,026
logo-samandehi