ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



سوگنامه ی انسان -برای یمن

 



دستهایم
پاهایم
می لرزند
جانم هرلحظه هزاربار برمی آید.
وبا دریغی عظیم تر
از آستان مرگ برمی گردد
با ما...
باکودکانمان
با روزگار انسان چه کردند
*
شعرم ،فریادی است
ازگلوی بغض و داغ و تباهی
چه بگوید
چگونه بگوید
که پیش چشم تاریخ
با انسان چه می کنند
چه بگویم
چگونه بگویم
به این بی دردان
که دین برای کشتار نیامده است
که دین یعنی انسان
وانسان یعنی زندگی.
*
اینک فریاد دستهای خود هستم
-دستهایی که مشت می شوند-
کلمه هایی که مات می مانند
فریاد
قلبی که داغ وآتش است
چشمهایی که سئوال وحیرت اند
*
چه دردآور است
دردی که
زبانش نباشد
دردی که با آدمی می ماند و
ذره ذره به آستانه ی مرگ فرو می ریزد.





موضوعات :  ادب و مقاومت ،

   تاریخ ارسال  :   1394/3/21 در ساعت : 19:49:49   |  تعداد مشاهده این شعر :  721


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

مرضیه عاطفی
1394/3/23 در ساعت : 13:34:29
"...که دین برای کشتار نیامده است
که دین یعنی انسان
و انسان یعنی زندگی"
عرض سلام
پایدار و پیروز باشید.
یاعلی(ع)
جابر ترمک
1394/3/22 در ساعت : 12:9:31
درود و عرض ادب
خدا لعنت کند وهابیون را
چه دردآور است
دردی که
زبانش نباشد
بازدید امروز : 8,247 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,172,558
logo-samandehi