ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



عروج با بالهای خونین
امشب بیا که جانب صحرا سفر کنیم
با سوز اشک قافله ها را خبر کنیم
 
دریا چه بی وفاست که غم موج می زند
از یاد او همیشه قلم موج می زند
 
چون گل شکفت مثل بهار و جوانه شد
پرچم به دست جانب صحرا روانه شد
 
شعری سرود وقتی که مشکی به دوش داشت
در شعر خود نمونه ز جوش و خروش داشت
 
خورشید رفت  و دامن رنگین کمان گرفت
باران تیر هر طرف او را نشان گرفت
 
تا سمت خیمه های برادر قدم گذاشت
با شور و اشتیاق مکرر قدم گذاشت
 
ایثار را ز آیه‌ی قرآن گرفته بود
دستی نداشت؛ مشک به دندان گرفته بود
 
وقتی که رنگ های شقایق به بر گرفت
در شط خون چو بال زد و بال و پر گرفت
 
وقتی عمود از سر او بوسه برگرفت
آمد در آن میانه حسین از کمر گرفت
 
در علقمه فتاده علم  ـ دست یک طرف
عباس خفته با تن بی دست یک طرف
 
یک ساعتی گذشته، دقایق به روی آن
دریا به خون نشسته و قایق به روی آن
 
«چون کشتی شکسته‌ی توفان کربلا
افتاده در کرانه‌ی بی جان کربلا
 
این شورشی که دیده ای در خلق عالم است
شاعر بخوان چکامه‌ی خود را محرم است»
 
وقتی به دشت و صخره هیاهو بلند شد
بالای تخته سنگ که آهو بلند شد
 
اشکی کنار چشمه‌ی سنگی چکید و رفت
بر جان خویش خون خدا را کشید و رفت
 
امشب بیا که جانب صحرا سفر کنیم
با سوز اشک قافله ها را خبر کنیم
 
یاد آوریم قصه‌ی لب های تشنه را
وقت هجوم نیزه و شمشیر و دشنه را
 
یاد آوریم تپه‌ی بالای دشت را
مرد غریب و یکه و تنهای دشت را
 
وقتی غبار و همهمه پیچید بین دشت
آبی نبود مزرعه خشکید بین دشت
 
خونش به پای مزرعه جاری نمود و رفت
آن دم کویر را که بهاری نمود و رفت
 
پلکی گذشت تا به میان غبار رفت
با اسپ عشق در شکم شعله زار رفت
 
با یک لگام جانب ذات البروج رفت
افتاده بین خاک و به شوق عروج رفت
 
با کودکی به دست به صحرا که مست شد
در فکر سر کشـیدن جام الست شد
 
ای وای و آه! حَرمَله تیر و کمان گرفت
بنگر گلوی اصغر او را نشان گرفت
 
وقتی که تیر حَرمَله داد آن جواب را
نازل نمود قادر مطلق عذاب را
 
زیر گلوی کودک شش ماهه نور داشت
گویا خیال رفتن و اما حضور داشت
 
وقتی گلوش پاره شد از تیر حَرمله
چیزی نبود بین پدر نقطه... فاصله
 
خونش گرفت و ریخت به آن سوی آسمان
سمت خدا نهاده پلی با دو نردبان
 
امشب بیا که جانب صحرا سفر کنیم
با سوز اشک قافله ها را خبر کنیم
 
یاد آوریم لحظه‌ی راز و نیاز را
با خون وضو گرفتن و خواندن نماز را
 
از هر طرف که تیر به مثل تگرگ ریخت
قرآن که صفحه صفحه شد و برگ برگ ریخت
 
آتش گرفت خیمه‌ی خورشید روی دشت
تا پخش کرد دانه‌ی توحید روی دشت
 
پاییز ۱۳۹۰
 

موضوعات :  عاشورایی ،

   تاریخ ارسال  :   1394/2/22 در ساعت : 2:15:24   |  تعداد مشاهده این شعر :  865


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

حسین نبی زاده اردکانی
1394/2/22 در ساعت : 18:49:51
شاعر ز کربلای یمن هم تو یاد کن
نفرین نثار آل سعود و زیاد کن

بازدید امروز : 17,788 | بازدید دیروز : 19,763 | بازدید کل : 123,976,388
logo-samandehi