درود دوست عزیز شاعرم
برای اینکه به اعتدال نزدیک شوم شعر را دوبار خواندم ، غزل بسیار خوبی است . به نظر من ؛ شعر صرف نظر از المان های بسیار خوبی که دارد ، مواردی نیز به نظر حقیر می رسد که البته شاعر عزیز به پای جسارت بگذارند .
بیت اول ؛ زیبا شروع شده و مخاطب را با تفکرات غیر انتزاعی شاعر درگیر می کند . وزن شعر از رایج ترین اوزان غزل امروز است که شاعران زیادی غزلهای ارجمندی را در این وزن آفریده اند به نظر من اگر بخواهیم غزلیات دو دهه ی اخیر را ورق بزنیم ، بخش عمده ی آنها در همین وزن می باشد . شعر زمان ما بر اساس روحیه ی رسمی جامعه سروده می شود . یعنی این وزن ، درست بر روحیه ی اجتماعی مردم ما منطبق است . بنابراین خواننده با رغبت آنرا دنبال می کند .
مصراع اول به زیبایی شروع شده اما ماندم در مصراع دوم (به طُفیل نفَس توست اگر جان دارم) که چرا اصلن طفیل ؛ که با نفس معشوق سنخیتی ندارد، طفیل یعنی انگل وابسته در حالیکه نفس معشوق در این مصراع همان دم مسیحاست که جانبخش است و تناسب مفهومی خوبی با بقیه ی عبارت ندارد . در حالیکه کلمات دم دست تری مثل: شمیم نفس ، طلوع نفس و ووو وجود داشته و به نظر من شاعر بحدی تواناست که شاید با اولین تلنگر این واژه در شعر نشسته و لزومی به تغییر ندیده است .
در بیت سوم و مصراع دوم نیزدر نوع بیان نگارش جمله ؛ یعنی مخاطب قرار دادن کریمان تناسب دستوری خوبی با معماری کلی شعر ندارد. همه ی شعر مخاطب مفرد و متکلم مفرد دارد جز آن مصراع . شاید نظر شاعر به این نوع برداشت باشد که : « این عمل فقط از کریمان بر می آید » اما همانطور که عرض کردم نوع بیان ، مفهوم مورد نظر را خوب افاده نمی کند شاید برای من در حوزه ی تحلیل شعر قابل هضم باشد ، اما فراموش نکنیم که مخاطبان متفاوت ، برداشت های متفاوت و حتا ذوق های متفاوت دارند .
در بیت چهارم مصراع دوم با عنایت به تضمین صورت گرفته ، پویایی شعر را کاسته است . وقتی بیتی یا مصراعی از شاعر قدرتمندی مثل حافظ تضمین می کنیم باید مصراع مکمل دارای یک چاشنی انفجاری در روح و ذهن مخاطب ایجاد کند که حتا مصراع تضمین شده را تحت الشعاع قرار دهد .
در بیت پایانی یا بهتر بگویم بیت حسن ختام شعر هنوز جا داشت که با یک بیت یا مصراع محکمتر و منسجم تر روبرو شود.
در بحث همنشینی واژگان امروز با رخدادی بنام سطرهای فولکش روبرو هستیم منظور از سطرهای فولکش بقول شوکولوفسکی - فرم گرای روسی - رخداد بالقوه ای ست که یک شعر را به ماندگاری می رساند .
بیت دوم را بعنوان یک بیت محکم و منسجم انتخاب می کنم و معتقدم همه ی شرایط لازم از بلاغت ادبی را داراست .
همچنان که ابتدا عرض کردم شاعر عزیز که خیلی هم خدمتشان ارادت دارم برداشت مرا تنها به پای جسارتم بگذارند و امید عفو دارم