ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



اعجاز
مثل گیسوی تو احوالِ پریشان دارم
به طُفیل نفَس توست اگر جان دارم

نفست زنده کند، روح دهد، جان بخشد ...
من به اعجاز نفس‌های تو ایمان دارم

سر راه تو ام و بر سر دوشم کشکول
چشم امید به احسان کریمان دارم
 
«پدرم روضه ی رضوان به دو گندم بفُروخت»
از همان روز سر سفره‌ی تو نان دارم

«من ملک بودم و ...» قید پر خود را زدم و ...
... روزگاریست سکونت به بیابان دارم
 
 
سجاد شاکری
20 اردیبهشت 94
کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1394/2/20 در ساعت : 18:22:36   |  تعداد مشاهده این شعر :  669


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

جابر ترمک
1394/2/29 در ساعت : 22:48:24
درود دوست عزیز شاعرم
برای اینکه به اعتدال نزدیک شوم شعر را دوبار خواندم ، غزل بسیار خوبی است . به نظر من ؛ شعر صرف نظر از المان های بسیار خوبی که دارد ، مواردی نیز به نظر حقیر می رسد که البته شاعر عزیز به پای جسارت بگذارند .
بیت اول ؛ زیبا شروع شده و مخاطب را با تفکرات غیر انتزاعی شاعر درگیر می کند . وزن شعر از رایج ترین اوزان غزل امروز است که شاعران زیادی غزلهای ارجمندی را در این وزن آفریده اند به نظر من اگر بخواهیم غزلیات دو دهه ی اخیر را ورق بزنیم ، بخش عمده ی آنها در همین وزن می باشد . شعر زمان ما بر اساس روحیه ی رسمی جامعه سروده می شود . یعنی این وزن ، درست بر روحیه ی اجتماعی مردم ما منطبق است . بنابراین خواننده با رغبت آنرا دنبال می کند .
مصراع اول به زیبایی شروع شده اما ماندم در مصراع دوم (به طُفیل نفَس توست اگر جان دارم) که چرا اصلن طفیل ؛ که با نفس معشوق سنخیتی ندارد، طفیل یعنی انگل وابسته در حالیکه نفس معشوق در این مصراع همان دم مسیحاست که جانبخش است و تناسب مفهومی خوبی با بقیه ی عبارت ندارد . در حالیکه کلمات دم دست تری مثل: شمیم نفس ، طلوع نفس و ووو وجود داشته و به نظر من شاعر بحدی تواناست که شاید با اولین تلنگر این واژه در شعر نشسته و لزومی به تغییر ندیده است .
در بیت سوم و مصراع دوم نیزدر نوع بیان نگارش جمله ؛ یعنی مخاطب قرار دادن کریمان تناسب دستوری خوبی با معماری کلی شعر ندارد. همه ی شعر مخاطب مفرد و متکلم مفرد دارد جز آن مصراع . شاید نظر شاعر به این نوع برداشت باشد که : « این عمل فقط از کریمان بر می آید » اما همانطور که عرض کردم نوع بیان ، مفهوم مورد نظر را خوب افاده نمی کند شاید برای من در حوزه ی تحلیل شعر قابل هضم باشد ، اما فراموش نکنیم که مخاطبان متفاوت ، برداشت های متفاوت و حتا ذوق های متفاوت دارند .
در بیت چهارم مصراع دوم با عنایت به تضمین صورت گرفته ، پویایی شعر را کاسته است . وقتی بیتی یا مصراعی از شاعر قدرتمندی مثل حافظ تضمین می کنیم باید مصراع مکمل دارای یک چاشنی انفجاری در روح و ذهن مخاطب ایجاد کند که حتا مصراع تضمین شده را تحت الشعاع قرار دهد .
در بیت پایانی یا بهتر بگویم بیت حسن ختام شعر هنوز جا داشت که با یک بیت یا مصراع محکمتر و منسجم تر روبرو شود.
در بحث همنشینی واژگان امروز با رخدادی بنام سطرهای فولکش روبرو هستیم منظور از سطرهای فولکش بقول شوکولوفسکی - فرم گرای روسی - رخداد بالقوه ای ست که یک شعر را به ماندگاری می رساند .
بیت دوم را بعنوان یک بیت محکم و منسجم انتخاب می کنم و معتقدم همه ی شرایط لازم از بلاغت ادبی را داراست .
همچنان که ابتدا عرض کردم شاعر عزیز که خیلی هم خدمتشان ارادت دارم برداشت مرا تنها به پای جسارتم بگذارند و امید عفو دارم
حمید خصلتی
1394/2/30 در ساعت : 0:25:26
با احترام به نظر منتقد محترم در مورد واژه طفیل یک نکته به نظرم میرسد که عرض می کنم.علاوه بر معنای رایج طفیل یا طفیلی که همان انگل یا مهمان ناخوانده می باشد یک گونه دیگر از کاربرد این واژه را در خراسان داریم به عنوان مثال می گویند: مارابه طفیل فلانی دعوت کردند. یا به طفیل فلانی از ما پذیرایی شذ ومانند این. در این نوع کاربرد به نظر می رسد معنی واژه طفیل، همراهی کردن کسی یا به خاطر کسی یا به افتخار کسی معنی بدهد. هرچند پسندیده تر آن است که از واژه هایی که معنای نامانوس دارند کمتر استفاده کنیم.یک نکته دیگر هم در مورد یک ترکیب به کار رفته توسط شاعر عرض می کنم وآن استفاده نادرست از ترکیب سر دوش در این مصراع است:سر راه تو ام و بر سر دوشم کشکول. آمدن سر قبل از دوش به حشو پهلو می زند هر چند این نوع استفاده یعنی ترکیب سر ودوش به جای دوش یا روی دوش هم کاربرد های محلی ومنطقه ای نیز دارد. نکته قابل عرض دیگری نیست. دوست منتقد مان نکات خوبی را اشاره کرده اند. یاحق
محمدمهدی عبدالهی
1394/2/22 در ساعت : 22:39:23
سلام و عرض ادب برادر عزيزم
درود بر شما
بازدید امروز : 30,932 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,195,243
logo-samandehi