ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



نخواستم که دلت بی بهانه غم بخورد


نخواستم که دلت بی بهانه غم بخورد



و یا به خاطر  هرسوء ظن قسم بخورد



 



براي اینکه تو سرشاخه هات گل بدهد



تمام ریشۀ من حاضر است سم بخورد



 



نه من نه تو نه کس دیگري ، خدا می خواست



که قصۀ من و تو اینچنین رقم بخورد



 



همیشه شیرینی در کنار تلخی هاست



شراب خورده کمی لازم است غم بخورد



 



منم که ناز تو را باز هم خریدارم



اگر میانۀ ما باز هم به هم بخورد


کلمات کلیدی این مطلب :  نخواستم ، که ، دلت ، بی ، بهانه ، غم ، بخورد ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/6/24 در ساعت : 15:15:41   |  تعداد مشاهده این شعر :  1406


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سیمین غزل حسن زاده
1390/6/25 در ساعت : 1:30:11
خیلی عالی بود بزرگوارک برای این که تو سر شاخه هات ........
ابراهیم حاج محمدی
1390/6/24 در ساعت : 16:49:27
سلام بر شما خیلی زیباست دوست عزیز / خیر مقدم عرض می کنم /
مصرع های 5و7و9 را یکبار تقطیع بفرمایید
اصغر اکبری
1390/6/24 در ساعت : 17:27:52
سلام دوست عزيز
زيبابود و دلنشين اگرچه يك دو جا درگير قافيه شده ايد.خصوصا اين يكي:
تمام ریشۀ من حاضر است سم بخورد
منتظر اشعار زيبايتان هستيم.
با مهر
محمد مهدی خانمحمدی
1390/6/25 در ساعت : 20:24:28
زیبا بود بسیار و پر مغز
این مضمونم فی البداهه اومد


تو زلف، شانه مکن ترسم از همین باشد
که وزن آینه ها ناگهان بهم بخورد...
حامد صافی
1390/6/26 در ساعت : 14:41:9
سلام بر شما شاعر عزیز لذت بردم زیبا بود پیروز باشید
مصطفی پورکریمی
1390/6/25 در ساعت : 14:19:27
سلام جناب کثیری نژاد

تمام بیت ها در نهایت زیبایی و اوج اند و ارتباطی متقن در سراسر این عاشقانه ی فاخر حاکم است ..........خیلی عالی بود .موفق باشید
بازدید امروز : 3,896 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,168,207
logo-samandehi