(بهار)

یخ برف ها آب می شوند و

 سرازیر

از کوهساران

پرنده ها فوج فوج

از راه می رسند

گل های خود رو

بنفشه ها و پامچال ها

از همه جا سردرمی آورند

در خت ها برگ می دهند

حتی ستون های چوبی رمش دور خانه ی پدر بزرگ

بهار

بهار زیبا

خرامان از راه نمی رسد

بهار با سپاه سبزش

از زمین و آسمان

به کوه و دشت و بیابان

می تازد

(آدولف)

نقاش خوبی بود

موسیقی را می فهمید

و شعر را

گیاه خوار شده بود

تا حقوق حیوانات

پایمال نشود

و با دیسیپلین بی نظیرش

همه را مجذوب خودش کرده بود

آنقدر که ملتی بزرگ

زیر سایه ی دست هایش

خیال می کردند به اوج رسیده اند

و آنگاه

که جهان را به آتش کشید و

میلیون ها نفر را به خاک و خون

باز هم هیچ شاخ و دمی نداشت 

پیشوای ناز نازی ها

 -------------------------------------------------------------------------------------------------

رمش به فتح ر   و  میم و سکون شین  در گیلان دور باغ ها و بعضی از خانه های روستایی حصارهایی با سنونهای چوبی می سازند و فاصله ی بین آنها را با شاخه های درخت ها پر می کنند که به این حصار ها رمش گفته می شود