ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



یا فاطمه الزهرا(س)


نخواستم بنویسم که در خطر بوده ست
گلی که زیرلگدهای حمله ور بوده ست
 
به هر "در"ی که زدم باز ، باز شد روضه
دلم همیشه در این غصه"در"به "در" بوده ست!
 
چه شد که جوهرشعرم به رنگ نیلی شد
و سرخ شد رخش از این که بی خبر بوده ست!
 
قلم رها شد و اول نوشت اینگونه:
گلی که پاره ی جسم پیامبر بوده ست
 
پس از تمام سپس ها رسید آنجا که
هم او که جان نبی بوده پشت در بوده ست
 
نوشتم "آتش" و شعرم نسوخت ، این آتش
به لطف واژه ی "زهرا"ست  بی اثر بوده ست
 
برای کشتن محسن  بهانه ها این بود
همین که فاطمه مادر، علی پدر بوده ست!
 
دری توان علی را  گرفت و پرسیدم
مگر که از در خیبر بزرگتر بوده ست؟!
 
علی که قدرت یک  دست او میان نبرد
به قدر قدرت و زورچهل نفر بوده ست!
 
چگونه شد که سپر شدبرای او زهرا
علی همان که به هر جنگ بی سپر بوده ست
 
امیرتیغ دوسر طعنه  هافراوان خورد
ز مارها که زبان هایشان دوسر بوده ست!
 
و بیت بیت غزل شد شبیه یک کوچه
دلم گرفت و نوشتم علی اگر بوده ست...
___
 
قلم به دست من آمد دوباره ساکت شد
قلم نخواست بگوید که درخطر بوده ست
 
و نام قاتل او را میان قافیه ها/
نشد بیاورد و گفت میخ در بوده ست!!!



موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1393/12/10 در ساعت : 16:20:56   |  تعداد مشاهده این شعر :  1276


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمد شکری فرد
1393/12/11 در ساعت : 12:3:4
سلام محسن جان . . .

خیلی خوب بود.

سلامت باشی.
خدابخش صفادل
1393/12/10 در ساعت : 22:3:10
درود!خوب بود آقامحسن.
سید حسن رستگار
1393/12/12 در ساعت : 8:40:14
طیب الله محسن جان
زهرا آراسته نیا
1393/12/11 در ساعت : 8:57:53
عالی . مخصوصا مصرع پایانی
زهرا (س) دعا گویتان باد
سید علی مرتضوی
1393/12/10 در ساعت : 23:10:38
دری توان علی را گرفت و پرسیدم
مگر که از در خیبر بزرگتر بوده ست؟!
اجرکم عندلله
بسیار زیبا بود
محمدرضا رضایی
1393/12/13 در ساعت : 13:41:43
سلام. بسیار زیبا و دلنشین بود

برای کشتن محسن بهانه ها این بود
همین که فاطمه مادر، علی پدر بوده ست!
بازدید امروز : 10,642 | بازدید دیروز : 19,763 | بازدید کل : 123,969,242
logo-samandehi