هستی تو سرمست حیا،چشمت گواهی می دهد
تو دوست می داری مرا،چشمت گواهی می دهد
میرانی ام ازخویشتن اما به خود می خوانیم
گفتی بلی بالفظ لا،چشمت گواهی می دهد
داری توقصد زیر و رو،شیرین لب الحمد گو
جنگ تو صلح است وصفا،چشمت گواهی می دهد
گر می دَری پیراهنم یا می کنی زندانی ام
مهراست در این ماجرا،چشمت گواهی می دهد
آبی تو اما آتشی،تسلیمی وهم سرکشی
تو زیرکی ای رند ما،چشمت گواهی می دهد
گفتی کنم افشا تورا روزی کنم رسوا تورا
دیدم که می پوشی خطا،چشمت گواهی می دهد
هرچند می گوید برو،از خانه ی من اخم تو
زخم تو می گوید بیا،چشمت گواهی می دهد