گفتند از این کوه مه آلود می آید
از قله سرازیر شده زود می آید
می بینم ازین صخره پلنگان چه خموشند
از کوه مگر نغمه داوود می آید
گفتند زمین! پلک بزن !دست بیفشان
فانوس بگیر آینه فرمود می آید
گفتند مسیح آمده بر جاده نشسته
سوگند به هفت آیه ی تلمود می آید
گفتند به خونخواهی گل های شهیدی
با حنجره ای زخم نمکسود می اید
بی تابی تو جزء علامات ظهور ست
دریا مگر آن کشتی موعود می آید ؟!
قد راست کن ای تپه زیتون به تماشا
اوباغم تو هیچ نیاسود می آید
در معرکه خونین کفنانی که شکفتند
گفتند به ما لحظه ی بدرود می آید
این زمزمه کیست ؟سواری که پیاپی
دلواپس ما گمشدگان بود می آید
تاریخ ارسال :
1393/11/22 در ساعت : 23:39:31
| تعداد مشاهده این شعر :
554
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.