سلام بر شاعر محترم
این شعر از نمونه های نفننی محسوب می شود که شاعران گاهی برای انبساط خاطر و ایجاد نوعی سر گرمی می گویند و معمولا این اشعار مورد نقد جدی واقع نمی شوند و حتی جز ءکارنامه ی شعری و مشخصات اصلی وشاخص شاعر نیز به حساب نمی آیند حقیر بسیار از شاعران را دیده ام که این لون از اشعارشان را در مجموعه شعر خود نمی اورند اما چون بهرحال این شعر در ستون نقد سایت امده است نکاتی را در خصوص ان قلمی می کنم
به کل روحیه ی جنا ب قزوه با طنازی موافق نیست بیست سال است که از که موضع گیری ها واشعار او اگاهم
و او را دارای روحیه تهاجمی پرحرارت و پر جوش و خروش دیده ام و این روحیه با طنز که ادم های رند و آب زیرگاه (مثبت ) می طلبد موافق نیست
طنز باید از مستقیم گویی بدور باشد و انتقاد را خارج از تلخی و حرارت زبانی مطرح کند ولی در همان بیت اول این شعر جناب قزوه تکلیف خود را با خانم ابتکار مشخص کرده است قزوه طنازی بلد نیست او دعوا (شاعرانه ) بلد است اما طنازی با روحیه اش جور در نمی آید
مصراع اول بیت اول خوب است با ابتکار بازی طنازانه ای شده است اما در مصراع دوم صراحت و اغراق غیر شاعرانه بیت را از حلاوت خارج کرده است
بیت دوم که بلکل بیت ضعیفی است کلمه تاثیر به جای اسیب و یا خرابی امده است که بیت را از دایره تاثیر گذاری خارج نموده است ضمن اینکه کلمه اقتدار فقط به ضروت وزن امده است این واژه مخاطب را به هیچ ویژگی معروف و مشهور از دولت ارجاع نمی دهد
بیت "شاید گناه راست گرایان سنتی است" از ابیات نسبتا موفق این شعر است به چند دلیل اول اینکه همان واژه شاید و بگو ملاحت طنازی را به وجود اورده است و اینکه بر ادعای منطقی و قابل ارجاعی که همان فر ا فکنی البته همه ی دولت ها دلالت دارد، بر دل می نشیند
چها ر بیت پایانی شعر از ضعف های زبانی اشکار برخوردارست که میتوان در خصوص ان صحبت کرد
اما مهمترین ضعف این شعر ان است که مخاطب را وارد موضع گیری می کند و در دایره صدق و کذب قرار می دهد مخاطب از خود می پرسد که ایا مثلا یک بحران زیست محیطی را می تواند یک دولت نزدیک دوساله بوجود بیاورد و شاعر طناز باید به گونه ای با این گونه پدیده ها روبرو شود که مخاطب انقدر تحت تاثیر زییایی شعر واقع شود که به کل از از درست بودن و یا غلط بودن فراموش کند
و اما ضعف های زبانی چهار بیت پایانی
1-به کار بردن خانوم بجای خانم به ضرورت وزن
2- اوردن نیز و هم در کنار هم در بیت پایانی
3-اوردن حرف ربط وابستگی بین بلند کرد که معمولا این گونه کاربرد ها روانی را ازبین می برد
4-می خواست چاره ساز کند چاره کار را دو عیب اساسی دارد اولا اینکه تعبیر چاره ساز کند چاره را خوب نیست و بدتر اصطلاح چاره کار هست که بسیار نچسب و بد افتاده است
در پایان عرض کنم که حدود 41 نفر مهر تایید بر این شعر زد ه اند که به نظر می رسد بر پیشانی شاعر تایید نهاد ه اند و نه این شعر
سال نو را به تمام عزیران سایت تبریک می گویم