ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



غرل در سبک هندی(از یک نگاه حسن تو رنگم پریده بود .....قربان آن شوم که ترا آفریده بود
اشک قصور

از یک نگاه حسن تو رنگم پریده بود
قربان آن شوم که ترا آفریده بود

دیشب زجسم گلکده ای فکر خیالی
عطر امید در تن عجزم تنیده بود

افکار صبح طرح امید به جلوه داد
در آن شبی که فکر نویدم رسیده بود

خون جگر ز آتش عریان بیخودی
در ذهن صحن فرصت روحم چکیده بود

مرغ فنا که عرض نبوغش ز بیخودیست
در گرد "من" دران شب یلدا پریده بود

اشک قصور تا لب عریان جسم مرگ
در صحن من چو قطره ای باران چکیده بود

روح جنون عشوة دردی که میکشید
از حکم غیب در رگ جنش دمیده بود

بیخود
کلمات کلیدی این مطلب :  غرل ، در ، سبک ، هندی(از ، یک ، نگاه ، حسن ، تو ، رنگم ، پریده ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/6/16 در ساعت : 0:11:5   |  تعداد مشاهده این شعر :  1392


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

علی شرفی
1390/6/16 در ساعت : 2:47:20
سلام ،عالی بود

قربان آن شوم كه تورا آفريده بود

درود بر شما
بازدید امروز : 12,236 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,176,547
logo-samandehi