سبک نوشتار
قلم: |
F |
اندازه:  |
شعر : |
|
نان ...
آن زنگ، زنگِ جمله نویسی بود
هر واژه ای که اَز دهنم میریخت
با دست های لاغر و لرزانش
بی وقفه ای به جمله بدل میشد
تا این که در ادامه به او گفتم:
بنویس نان!
ناگاه دستش از حرکت واماند
لرزید
انگار خشم زلزله جاری شد
در کوچه های خالی رگ هایش
چرخید
با چشم های شیشه ای اش زُل زد
در چشم های بی رمقم، گویی
می گفت؛ -هر چه را که نباید گفت!-
«با حرف های متصل «ن» و «ا» و «ن»
دست نیاز سفره ی ما پُر نمی شود
این آرزوی کهنه ولی شیرین
فرهنگی از تلاش و تکاپو را
در جای جای واژه ی خود جای داده است
نان
ایمان ماست
آسان نوشته می شود اما
"بی خون دل ...به دست نمی آید !"
.................
ctrl/cmd+v
تاریخ ارسال :
1393/10/29 در ساعت : 21:46:16
| تعداد مشاهده این شعر :
733
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.