کجایی ای به دل ِخسته آفتاب ترین
بیا که بی تو خراب است این خراب ترین
نگاه کن تو ازآن دورها که می دانم
زهرنگاه ، نگاه شماست ناب ترین
ازالتهاب فراق تو گـُر گرفته تنم
زشوق ،طفل دل من ،پرالتهاب ترین
برای آنکه ببیند شکوه ِعشق ِخودش
خدای خواست که باشی تودرنقاب ترین
به اذن دوست بزن پرده های غیبت را
به یک طرف گل زیبای درحجاب ترین
دراشتیاق وصالند عاشقان شما
شکوه عشق شب وصل ،ماهتاب ترین
گدازه های دل عاشقان نمی بینی
که گشته انددرعشق رخت مذاب ترین
ثواب چیست بجزحاجتی برآوردن
بده توحاجت ما ،کارازاین ثواب ترین؟!
زخوابمان برهان بانسیم زلف خوشت
مخواه عاشق خوداین زمان به خواب ترین
برای هرچه سوال است درزمین وزمان
تویی تو حضرت دانای کل، جواب ترین