قبل از هر سخني لازم به تذكر ميدانم كه بگويم چهار گاني ميتواند لبريخته ي همان سه گاني با همان مشخصات و قوانين محكم يك ژانر شعري باشد، تنها با اين تفاوت، كه بنا به ذوق و سليقه ي و در مواردي براي باز بودن دست شاعر در چهار گاني ميتوان از چهار يا پنج سطر (مصرع) استفاده كرد.
البته، خوب ميدانيم كه نوشتن در چهار سطر و مصرع ،پيش از اين در قالبهاي كلاسيك مانند دوبيتي و رباعي وجود داشته - و به طور جسته و گريخته در اشعار نيمايي و سپيد هم؛

اما-

تلاش من بر اين بوده كه تمامي كارهاي چهار سطري و چهار مصراعي را در سه دسته ي نيمايي – سپيد- و كلاسيك تحت عنوان چهار گاني به تجربه اي تازه بنشينم !
و به تمامي دوستدارن شعر كوتاه هديه كنم.

در اينجا يك حرف را در دو نمونه ي سه گاني و چهار گاني به قلم شعر كشيده ام:

(1)
سه‌گاني:

نميخواهم ببينم اينهمه رنج و عذابت را
به خاك عقل ميشويم تمام حس نابت را
تو اي بيچاره در من كودك نادان دل، ساكت!

(2)
چهارگانی:
طاقت ندارم ببينم عذابت را
با دستهاي خودم خاك ميكنم
اين حس پاك و نابت را
بيچاره، كودك نادان دلم!

مژده ژيان
شاعر و سه گاني پرداز 
http://shaeresherhayebarani.blogfa.com/