ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



بیمارستان

از بیمارستان که برگشتم

چشم هایم

میشی تر شده بود

...

این را از نگاه

مشتاق رهگذران

فهمیدم

دلم میخواست

موهای بلندی داشته باشم

که لابلایش نسیم عصر گاهی تهران

بپیچد و آواز بخوانم

و دست تکان بدهم برای رانندگانی که

حواسشان به من بود تا تصادف کردند

خوابم نمبرد از خیال دو چشم - دو چشم مهربان -

که هرگز ندیده بودم

از بیمارستان که برگشتم

قلبم را جا گذاشته بودم

و در سینه ام

فلب دختری جوان می تپید

که هنوز عاشق نشده بود.

کلمات کلیدی این مطلب :  قلب/ موهای بلند / رهگذران/ ،

موضوعات :  اجتماعی ،

   تاریخ ارسال  :   1393/10/9 در ساعت : 13:28:53   |  تعداد مشاهده این شعر :  1002


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

شبنم فرضی زاده
1393/10/11 در ساعت : 11:12:37
سلام و درود-گاهی از یک پنجره میشود یک منظره راتماشا کرد -گاه چندین منظره -گاه هیچ-وگاه شیشه های غبار گرفته ای از خودپنجره که فقط -هستند-!!اینکه مخاطب از چه دریچه ای و چگونه نگاه کند گاه در کارهاییکه میتوان به نوعی در زمره ی کار کوتاه درشعر قرار داد,مسئله ای قابل تامل است.نمود داستانی وفضای تعریف درشعر در همواره های تاریخ شعر ,هیچ هم اگر نداشته باشد این را داشته که مخاطب را به دنبال خود بکشاند,روایتی که قطع نمی شود فلش بک نمی خور برنمیگردد وبه فضاهای مبهم ذهنی واستباطی هم وارد نمشود,این صمیمت ها همواره زیبا بوده و خواندنی.در این اثر روایت واقعی زیبایی در ارتباط واژه های «رهگذران»، «نسیم»، «تهران» ,راننده ها ,دختر جوان,و..هم از نظر تصویری – وهم از نظر شکل ظاهری (فرمیک) یک ارتباط ظریف و بسیار زیبای درونی را روایت میکند که به فراواقع تبدیل شده و ناگهان در یک تغییر زاویه فضای جدیدی همراه با یک خلق شاعرانه را سبب شده است.
دلم میخواست

موهای بلندی داشته باشم

که لابلایش نسیم عصر گاهی تهران

بپیچد و آواز بخوانم
· اثر با یک واقع نمایی نزدیک به سوررئال ادامه می یاید و گره گشایی را در جملاتی موجز و شاعرانه شروع می کند. و روایت شاعرانه شکل میگیرد
چیزی که در عین روایی بودن بسیار موجز و شاعرانه است
این را از نگاه

مشتاق رهگذران

فهمیدم
تکرارهای موجود در اثر برای تغییر فضا و کارکرد ارتباطی مناسب است و خللی در ایجاز اثر ایجاد نمی کند
ارتباط اجزا در هر اثر هنری یکی از مهم ترین فاکتورهای هنری بودن آن اثر است، به تعبیری چنانچه زیباترین تصویرها و واژه ها در کنار هم بیایند بدون در نظر گرفتن ارتباط آنها به یکدیگر آن تصاویر ارزش هنری پیوسته ای نخواهند داشت. این اثر دارای ارتباط های منطقی زیبایی است که به بخشی از ارتباط ها و کارکرد آنها اشاره شد.
"خوابم نمبرد از خیال دو چشم - دو چشم مهربان -
که هرگز ندیده بودم"
وقتی در ارائه ی یک اثر هنری بخشی از فضا در اختیار مخاطب گذاشته شود تا وی با خوانش های خود بدان دست یابد و یا تفسیرهای جدیدی را از آن بدست آورد، بدون احتیاج به شکل ظاهر سپید نویسی یا سپید خوانی ,این امر در ذهن مخاطب تداعی و شکل می یابد.

این اثررا با ابهام ها وگره، های جزئی, ایجاز، فاصله گذاری و ... زیباتر میبینم
ارتباط عمودی کار از چفت وبست قابل تاملی برخوردار ست.
ضربه نهایی و قضاوت کار باواژه هایی چون «سینه » و «بیمارستان»، «عاشق» و «دخترجوان» و ...شکل میگیرد.
در شعر به علت عدم حضور وزن موسیقی از ظاهر اثر گرفته شده و به لایه های زیرین اثر میرود و از این رو شاعر همواره ملزم به درنظر گرفتن فاکتورهای موسیقی سماعی -ادراکی خواهد بود.
عقیده ام براین است که این شعر بیشتر از اینکه شنیداری باشد ,دیداری است.. یکی از ملزومات دیداری بودن هم نگارش و نحوه ی چیدمان تصویری پاره ها و بندهای اثر است.
انتخاب ماجرای رخ داده در طی اثر زیباست و نوع روایت شاعرانه اش قابل قبول میباشد.اما به نظر میرسد همین مسیر یا کمی ایجاز وچفت وبست و به اصطلاح مهندسی واژه ای زیباتر نیز میتوانست باشد.
بهرحال حسب الامر جناب احمدی بزرگوار چند خط بر این اثر خواندنی را وظیفه دانستم...
یانور علی نور
محمدمهدی عبدالهی
1393/10/9 در ساعت : 18:59:59
سلام و عرض ادب جناب احمدي بزرگوار
درود بر شما
زيبا سروديد
پيروز و سربلند باشيد
حمیدرضا اقبالدوست
1393/10/9 در ساعت : 20:48:16
درودها قربان بسیار لذت بردم
محمدتقی عزیزیان زمانه
1393/10/20 در ساعت : 16:40:23
درود بر استاد احمدی عزیز
لذت بردیم قربان
زنده باشی
بازدید امروز : 28,695 | بازدید دیروز : 19,763 | بازدید کل : 123,987,295
logo-samandehi