ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



شبخوانی چکاوک
قصیده شبخوانی چکاوک
به بهانه پاسداشت شاعر منظومه های حماسه و شهادت
دکتر غلامرضا کافی

به باغ غمزده شبخوانی چکاوک بود
به دست باد، رها بافه های میخک بود

ستارگان چه سراسیمه جمله در تک و تاز
برآسمان چه پریشان دو چشم کودک بود

تمام کودکی اش را به بام زمزمه کرد
چقدر دستخوش باد، بادبادک بود

سرک کشید از آنجا به باغ کودکی اش
در آن مکاشفه چشمش به کفشدوزک بود

سپس به جنگ و به باغ شهید اندیشید
و گرم زمزمه ی شروه و "ترانک" بود

چه شامگاه که آژیر بود و بمباران
چه شامگاه که شبگرد شهر، موشک بود


غروب ها که به تشییع لاله ها می رفت
غریب، مثل شهیدان شهر بابک بود!

نشست در گذر باغ ارغوان که برآن
هنوز نام شهیدان بی نشان حک بود

نگاه کرد به بلوار و نام چمران دید
پیاده رو که نمایشگر عروسک بود

چه عاشقانه پدر رفت راه چمران را
پسر نشسته به بلوار محو در شک بود1

پدرنوشت چه خوننامه ازسیاووشان
پسربه عافیت آباد با سیامک بود!

به شیرخسته ی میدان رسید وآه کشید
دریغ ودرد که ازجنس سنگ وآهک بود!

چه خسته ردشدازآن کاج زار مصنوعی
که صف به صف تهی ازآشیان لک لک بود

وسیع بود افق های پیش رو اما
برای غربت آن مرد، باز کوچک بود!
***
1-اشاره به این ترانک دکتر کافی:
پدر راه چمران را رفت /پسر، بلوار چمران را!
28/7/93شیراز
 
 
 
کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات :  اجتماعی ، سایر ،

   تاریخ ارسال  :   1393/9/12 در ساعت : 18:31:20   |  تعداد مشاهده این شعر :  556


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمدمهدی عبدالهی
1393/9/13 در ساعت : 13:45:22
سلام و عرض ادب استاد انصاري نژاد عزيز
درود بر شما و استاد كافي بزرگوار
دست مريزاد
بسيار زيبا بود
پيروز و سربلند باشيد
اکرم بهرامچی
1393/9/14 در ساعت : 23:34:14
سلام بر شما استادگرامی
مثل همیشه عالی بود
حمیدرضا اقبالدوست
1393/9/12 در ساعت : 23:48:13
بسیار زیبا استاد ارجمند /پاینده باشید
سید علمدار ابوطالبی نژاد
1393/9/14 در ساعت : 11:39:39
سلام براستاد انصاری نژاد عزیز
قصیده ای بسیارزیبا و فاخر .
سربلندباشید
علی اصغر اقتداری
1393/9/16 در ساعت : 8:8:6
درودبر جناب انصاری نژاد
شعر های شما عطر بهار واقعی را به شامه ها هدیه می کند
بهار اسلام وانسانیت
سید علمدار ابوطالبی نژاد
1393/9/14 در ساعت : 11:39:39
سلام براستاد انصاری نژاد عزیز
قصیده ای بسیارزیبا و فاخر .
سربلندباشید
محمد یزدانی جندقی
1393/9/15 در ساعت : 0:54:10
سلام جناب استاد انصاری نژاد شاعر اندیشمند
با زبانی فاخر زیبا و ماندگار سروده اید
التماس دعای خیر
شکیبا غفاریان
1393/9/13 در ساعت : 10:28:32
نشست در گذر باغ ارغوان که برآن
هنوز نام شهیدان بی نشان حک بود

نگاه کرد به بلوار و نام چمران دید
پیاده رو که نمایشگر عروسک بود

درود بر شما
شاعرانه هایتان مستدام و قلمتان جاودان باد
مرضیه عاطفی
1393/9/14 در ساعت : 19:17:9
"وسیع بود افق های پیش رو اما
برای غربت آن مرد، باز کوچک بود!"
علی‌رضا حکمتی
1393/9/17 در ساعت : 8:14:30
باسلام
روزها و لحظه هایتان
همیشه شاعرانه باد.
بازدید امروز : 45,348 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,209,659
logo-samandehi