ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



lمسافرخانه
مسافر خانه
هرچند پیمانش ، بنایی سست بنیاد است
این پیر زن در عقدِ صدها شاه داماد است
دل های بسیاری ست در بندش ، خودش امّا
در بندِ مردانِ زبندِ نفس ، آزاد است
با این که دارد حیله هایی در خورِ هر شوی
گاهی به ظاهر نوعروسی رام ومُنقاد است
از خرمنِ گیسویِ او حسرت  دروکرده
هرکس گمان برده است ، او را شاخِ شمشاد است
ناگاه کلّ رشته ها را پنبه می سازد
این زالِ کج پیمان که در صورت پریزاد است
زهرِ هلاهل می خوراند  شوی هایش را
زهری که حتّی پیل ها را تیغِ صیّاد است
                     ******
او را مسافر خانه  می دانند آنان که
مُلکِ سلیمان هم به پیشِ چشمشان باد است
این کشتزارِ آخرت  در دوستی مثلِ
آن خاله خرسِ ظاهراً در حالِ امداد است
این جنگلِ مولا که حالش  شیر در شیر است
هم جایگاه عدل وهم مأوای شیّاد است
سیمرغِ بسیاری  به ظاهر برده تا قافش
امّا (امیدِ ) دوستانش در کفِ باد است
تا صبحِ محشر چشم اسرافیل (ع) می بیند:
دنیایِ خاکی ، صبحِ رستاخیزِ اضداد است
پنج شنبه -- 93/8/15 -- یزد
سید فضل الله طباطبایی ندوشن (امید)




   تاریخ ارسال  :   1393/9/4 در ساعت : 22:30:23   |  تعداد مشاهده این شعر :  731


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمدمهدی عبدالهی
1393/9/8 در ساعت : 22:23:47
سلام و عرض ادب جناب طباطبايي بزرگوار
درود بر شما،
زيبا سروديد
مويد و منصور باشيد
سید فضل الله طباطبایی
1393/9/8 در ساعت : 22:47:39
با سلام

درود خداوند بر شما جناب عبدالهی عزیز

ممنونم از شما

موفق ومستدام بمانید

بازدید امروز : 30,364 | بازدید دیروز : 35,818 | بازدید کل : 124,581,668
logo-samandehi