شب زخمی
	از دفتر : رفتن ها  
	***************
	در هوای سرد آن شب بی خیالی کرد و رفت
	با لبـان بغـض کـرده یک سوالی کـرد  و رفت
	 
	لحـظه ای در انتـظار پـاسـخ خـود سـر نـکرد
	چشمها را در هجـوم گریـه خالی کرد و رفت
	 
	هـرچه گفـتم صبـر کن تا آسمان روشن شود
	با شتاب و بی حواسی کیف و شالی کرد و رفت
	 
	حرف میزد با خودش درجاده های سرد شب
	رو به سوی برکه ای درآن حوالی کرد و رفت
	 
	دیـدم آنجا دست ها را شست از من بی صدا
	پشت سـر را یک نگاه انفـعـالی کرد و رفت
	 
	وقت رفتن باد می زد لای خاکسترهای سرخ
	آتشی زد خرمنم را قحـط سالی کرد و رفت
	 
	کـوه بودی روی سینه، ای تمام سـرّ عشق
	دست بردار از سرم ... او سبکـبالی کرد و رفت
	                                             

	بداهه 93/7/3 ساعت 19 پشت مونیتور
 
    
    
       تاریخ ارسال  :  
1393/8/2   در ساعت   :    17:25:26
      |  تعداد مشاهده این شعر : 
    
697
    
    
   
   
        متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.