ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



قلب تو زیر پای خودش مرده

اینروزها که می گذرد هر شب...

هر شب به یاد چشم تو می افتم

بگذار از خیال تو بگریزم

ای مرده شور عشق تو را برده!

 

قدری ادا و عشوه تحمل کن

از من نخواه منطق ماندن را

دام دلت به حال دلم داده

احساس یک پرنده ی افسرده

 

 

بی من ببار بر تن ایامت

ما را به خیر رویت امیدی نیست

از آسمان نیلی چشمانت

سنگ دلت به سینه ی ما خورده

 

این طعنه ها که می سخنی بر لب

گویای اشتیاق حقیقی نیست

این شیوه ات که می گذری از حد،

پاک آبروی صبر مرا برده!

 

یک بار ساده پیش دلت بنشین

از او بپرس؛ از تو چه می خواهد

یا نه، بگو برای چه قلبم را...

تا این حد از نگاه خود آزرده

 

این روزها که می گذرد دیگر

لحن غریب نیلی چشمانت

طعم همان شراب قدیمی نیست

قلب تو زیر پای خودش مرده.

 

 

راشین گوهرشاهی
.

کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1393/7/22 در ساعت : 14:6:49   |  تعداد مشاهده این شعر :  572


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمدمهدی عبدالهی
1393/7/22 در ساعت : 19:5:26
سلام و عرض ادب خانم گوهرشاهي بزرگوار
درود بر شما
زيبا سروديد
شاعرانه هايتان مستدام و توفيقاتتان روزافزون
پيروز و سربلند باشيد
عيدتان مبارك













سلام
سپاس از شما شاعر گرامی
محمدرضا جعفری
1393/7/24 در ساعت : 1:48:30
درود.. هم زیبا و هم دارای مفاهیم مخاطب پسند و در عین حال ابعاد جامع را مراعات کرده اید ... افرین به شما


















سلام
ممنون از نگاه ارزشمندتان
بی نهایت سپاس
مژگان روحانی
1393/7/22 در ساعت : 22:20:53
درود
زیبا سرودید










سلام
سپاس بیکران
بازدید امروز : 30,458 | بازدید دیروز : 19,763 | بازدید کل : 123,989,058
logo-samandehi