ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



عید غدیر بر تمام انسانها مبارک باد.

پشت درهای باز

در خویش گره می خورم و در سکراتم
چون محتضر کوچه ی بن بست حیاتم
یک عمرهمه کندن جان است و دگر هیچ
زندانی محکوم به عدل حضراتم
هم پنجره و هم در و هم لب همه بسته
مانند قلم در دل تاریک دواتم
 پر میشوم از خالی ومانند حبابی
در فکر و خیال تو لبالب شبهاتم
از بسکه زدم سنگ تو را بر سر و سینه
گفتم نکند پیش نگاهت جمراتم
اواره تر از خار بیابانم و خسته
سرگشته تر از حاجی دشت عرفاتم
گندم خور و پیمان شکنی غرق غرورم
پیداست ولی عشق شما از وجناتم
دست من و زانوی من و حیدر کرار
نامی که شده حک به دل مثل فراتم
در خواب و خیال تو ویک گوشه ی چشمت
عمرم به خطا رفت و رسیدم به مماتم
انروز که ما پشت در باز اسیریم
ای فاتح خیبر رسی ایا به نجاتم.
22/5/92
پروین برهان شهرضایی

کلمات کلیدی این مطلب :  به امید روزی که جهان مولا را بشناسد. ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1393/7/18 در ساعت : 13:36:1   |  تعداد مشاهده این شعر :  657


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 40,035 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,204,346
logo-samandehi