ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



کنعان دژ


 



 



 روز قدس روز اسلام است. (امام خمینی)



 



 



...و کژدم اژدها خرچنگِ رنگارنگ



چو ابری از ملخ ها ، مورها ، زنبورها



و یا چون کهکشانی موریانه



به هر سو می پرید و می جهید و می خزید



به هر در می زد و یک در ازین همسایگان بر وی نمی شد باز



 



تنوره می کشید و دود می کرد...



 



به ژرفِ خانه ی زیتونی ما



کژدم اژدرچنگ



فرود آمد زچاهِ دودکش



نه از در



 نه  ز دیوار و...



 نه از روزن



 



 درون خانه ی زیتونی ما



همان خانه ی کهن



همان خانه ی نیا اندر نیا آباد



تنوره های آتش می زد او هر سو



به آتش می زد او هر چیز و ناچیزی که می دید



و این همسایگان



اورا فرود آرنده ی جاوید ورجاوندِ پاک آتش



 انگاشته



 و خانه ی باستانگانمان ،



 آتشکده ی فرمند.



 



سرک ها می کشند از بام و از دیوار



به این آتشکده ی اژدر



به این اژدرکده ی آتش



همانا باز هم ...



آیا چه چاره؟



 



نه تنها دست یاری سوی ما هرگز نمی یازند، اینان



نه تنها سنگ یا ریگی به سوی اژدها هرگز نمی پاشند، اینان



که گاهی دست و گاهی پای ما گیرند و گویند



که این فرجامِ ورجاوندِ پایانِ جهان باشد 



 



و از ما نیز می خواهند



دخیلی بر دُم و چنگش کنیم آذین



دخیلی تا نیازی زآن نیاز آران برآرَد نیز



اگر چه خانه مان در آتش و  بر باد .



 



فریاد...



 



مهدی فر زه (میم . مژده رسان)



 



 



واژه نامه و توضیحات :



 



کنعان دژ = فلسطین



رنگارنگ = دارای نژاد هایی به رنگهای گوناگون



 کژدم اژدها خرچنگ -  کژدم اژدر چنگ = موجودی خیالی مرکب از هر سه موجود



چاهِ دودکش = کنایه از محل ارسال هدایای پاپا نوئل که نماد مسیحیت است.



روزن = پنجره



دست یازیدن = دست دراز کردن



خانه ی کهن = بیت عتیق



هر گاه زیر" ه" علامت زیر خط گذاشتم "ه" خوانده نمی شود ولی "ی" کسره می گیرد مثلا همان خانه ی کهن که  به این صورت خوانده شود : همان خا نِی کهن یا مثلا  آتشکده ی فرمند که خوانده می شود  آتشکدِ ی فرمند



نه تنها سنگ یا ریگی به سوی اژدها هرگز نمی پاشند، اینان = می توانستم بنویسم : ...هرگز نمی بارند ، اینان  اما ترجیح دادم از فعل "نمی پاشند" استفاده کنم.



جاوید ورجاوند = همیشه مقدس



اژدر = اژدها



باستانگان = باستانی



فرجام = عاقبت



ورجاوند = مقدس



پایانِ جهان = آخر الّزمان



نیاز آران = نیاز آوران – کسانی که نیاز و حاجت خود را به دیگران  بیان می کنند


کلمات کلیدی این مطلب :  کنعان ، دژ ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/6/5 در ساعت : 12:22:31   |  تعداد مشاهده این شعر :  1181


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سارا وفایی زاده
1390/6/5 در ساعت : 12:46:31
سلام آقای فر زه.


قلمتان مانا.

======================================

سپاسگزارم.
مصطفی معارف
1390/6/5 در ساعت : 12:59:55
آقا مهدی باز هم جالب تر از قبل بود موفق باشید.

...و کژدم اژدها خرچنگِ رنگارنگ
چو ابری از ملخ ها ، مورها ، زنبورها
و یا چون کهکشانی موریانه
به هر سو می پرید و می جهید و می خزید
به هر در می زد و یک در ازین همسایگان بر وی نمی شد باز ================================

سلام دوست گرامی

سپاس گزارم.


زیبایی این جهان ز پیدایی توست


شیدایی عاشقان ز زیبایی توســت


عشّــاق همه واله و شـیدای تو اند


پیدایی تو نماد یـکتایی توســــــت . مصطفی معارف

عبدالله امان
1390/6/6 در ساعت : 0:20:12
درود بر دوست خوبم

دراثر شما جمله بندی بی نظیر بود که

من تصور کردم

و از احساس و باطن میگویی

نام خدا طبع روان که خدا
به شما داده از غرور رنگ و ..... بپرهیزان



به ژرفِ خانه ی زیتونی ما


کژدم اژدرچنگ


فرود آمد زچاهِ دودکش


نه از در


نه ز دیوار و...


نه از روزن


تشکر

====================================================

سلام و درود فراوان بر شما دوست گرامی

از محبت شما سپاس گزارم.
سعی می کنم که فرمایش ارزشمند شما را ؛ سرلوحه ی کارم قرار بدهم.

متشکرم.
ابراهیم حاج محمدی
1390/6/6 در ساعت : 0:26:15
سلام جناب آقای فرزه عزیز / در شعر موزون و سنتی ساختار شکنی نحوی جمله باقتضای وزن شاید موجه باشد اما در شعر سپید چه توجیهی می تواند داشته باشد مثلا در این عبارت ( به هر در می زد و یک در ازین همسایگان بر وی نمی شد باز) اگر می گفتید (به هر در می زد و یک در ازین همسایگان بر وی باز نمی شد) چه صدمه ای به سروده ی شما وارد می شد ؟ علاوه بر این ( نه ز دیوار و .... ) با توجه به اینکه قبل از آن ( نه از در ) و بعد از آن ( نه از روزن ) آمده چرا در عبارت وسطی حرف ( از ) تبدیل به ( ز ) شده است !!! همچنین در عبارت ( فرود آمد زچاه دود کش ) حرف( از ) چرا تبدیل به ( ز ) شده است ؟ از جسارت عذرخواهم موفق باشید

=====================================================


سلام حناب آقای ابراهیم حاج محمدی گرامی.

این شعرم و اکثر اشعار دیگرم را شعر سپید یعنی شعر "مطلقا بی وزن" نمی دانم. این شعر ؛ شعر آزاد ست. اگر آهنگین بودن کلام را نوعی وزن به شمار آورند شعر آزاد هم؛ از نوعی وزن برخوردار ست. در این نوع شعر آهنگین بودن کلام و تغییر آهنگ کلام؛ برایم مهم ست. گاهی هم از تغییر آهنگ کلام به عنوان زنگ پایان بند ؛ استفاده می کنم. اما از وزن های عروضی سنتی یا نیمایی؛ اگر هم استفاده کنم؛ بر حسب اتفاق ست و تعمدی در کار نیست. اهل تقطیع افاعیل عروضی نیستم و اگر شعری موزون عروضی افتد ؛ حاصل ملکه شدن موسیقی شعر های دیگر بزرگان شعر در حافظه است.
و اما بعد ؛ اگر می گفتم (به هر در می زد و یک در ازین همسایگان بر وی باز نمی شد) آهنگ کلام و موسیقی شعر ؛ دچار مشکل می شد.موسیقی شعرم از واج آرایی حروف باصدای کشیده (آ - او - ی) و گاهی هم تکرار حروف بی صدا به دست می آید .و اما در مورد:

نه از در


نه ز دیوار و...


نه از روزن


می شد گفت:


نه از در


نه از دیوار


نه از روزن



در مورد "فرود آمد ز چاه دودکش" هم اگر می گفتم "فرود آمد از چاه دودکش" باز هم " آهنگ کلام" دچار مشکل می شد.

امیدوارم که پاسخم را دوستانه و مهر آمیز بدانید.

ارادتمند شما: مهدی فرزه
بازدید امروز : 40,948 | بازدید دیروز : 19,763 | بازدید کل : 123,999,548
logo-samandehi