ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



فصلِ همیشه آبی
فصلِ همیشه آبی
فصلِ همیشه آبی کیف و کتاب ها
می روبد از تفکّرِ ما گردِ خواب ها
خورشید را به شانه ی شب فرش می کند
ثا می خورد به پنجره ها آفتاب ها
بر شاخه های زخمی زیتونِ آرزو
گُل می زند به رغمِ خیالِ غراب ها
در آزمونِ حادثه با دست های سبز
پر می کند ز سیبِ سوال و جواب ها
زنبیل های خالی ما را  ؛ مگر رسد
روز همیشه یخ زدن اضطراب ها
روزی که نبضِ ثانیه ها سبز می زند
دور از چراغِ قرمزِ عصرِ طناب ها
روزی که عشق و عاطفه آوار میشود
بر شانه ی همیشه کبود ِ سراب ها
روزی که در خیالِ کبوتر بعید نیست
اسطوره ای شود لحظاتِ عقاب ها
آن روز را بیا یه تماشا نهیم پا
حتّی به رغمِ گسترشِ پیچ و تاب ها
شاید کنار سفره ی ما غبطه ای خورد
فصلِ همیشه آبیِ کیف و کتاب ها !
 82/11/11 --- ندوشن
سید فضل الله طباطبایی ندوشن (امید)






موضوعات :  اجتماعی ،

   تاریخ ارسال  :   1393/7/1 در ساعت : 5:15:26   |  تعداد مشاهده این شعر :  1115


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمد یزدانی جندقی
1393/7/1 در ساعت : 9:26:26
سلام شاعر محترم استاد ارجمند جناب سید فضل الله طباطبایی ندوشن /
معلومات عالی /اندیشه ی والا / احساس زلال وتنوع اشعارتان
قابل احترام است و به نظر من در شعر مستقیم آیینی و همینطور طنز واقعی اجتماعی می توانید اشعار بسیار خوب و کاملی برای مخاطبین خود به ارمغان اورید با توجه به اینهمه خصوصیت چند سطر در باره این شعر برای شما می نویسم و البته اختیار دارید که نپذیرید
غزل پیش رو با کلید واژه ی اجتماعی صرف نظر از شکل فاقد مولفه های لازم این نوع ادبی است هرچند سطر اول نوید چنین رویدادی می دهد
فصلِ همیشه آبی کیف و کتاب ها/
اما در ادامه شاهد ترکیب های پراکنده ای هستیم که پس از ساده نویسی ) نثر ) نیز نمی توانیم روایتی شایسته ی گونه ی ملموس اجتماعی برای این اثر بیابیم بدیهی است که پیش درامد ذهنی مخاطب از این مرجع /
ای سرو جان گرفته ی باغ کتاب ها/
/ خاتون غرفه های نگارین خواب ها /
حسین منزوی
باعث توجه و اعتقاد راسخ هرچه افزونتر مخاطب به توانایی این قلم در صورت زبان هست و این احترام بی شک با اشتیاق نیز همراه خواهد بود اما این احتمال هم هست کسی با موج اشتیاق و هیجان از شاعر محترم شرحی بر این شعر طلب کند حالا چه از جهت محتوای نظیره یا محتوای نقیضه و یا محتوای مستقلی که به نظر می رسد گزینه سوم مورد نظر است و حتی ممکن است در زمان سرودن شعر ی که از نظر منتقد شعر مرجع شمرده می شود را حتی ندیده باشد به هر حال شرح این ابیات طلب من مخاطب نوعی است /
خورشید را به شانه ی شب فرش می کند
ثا می خورد به پنجره ها آفتاب ها
مورد قیاسی از همین قافیه
آن روز دور نیست که فانوس می شوند
در کوچه های آمدنت آفتاب ها حسین منزوی
و این دوبیت:/
روزی که نبضِ ثانیه ها سبز می زند/
دور از چراغِ قرمزِ عصرِ طناب ها/
روزی که عشق و عاطفه آوار میشود/
بر شانه ی همیشه کبود ِ سراب ها/
/ صرف نظر از این به لحاظ پرداخت در بیشتر اشعار حضرت عالی ردیف جواب مناسب نمی دهد و البته در این غزل نیز با انکه فقط از یک علامت استفاده شده ) ها ) اما در بیشتر ابیات فقط نقش تقویت موسیقی کناری را به عهده دارد و کارکرد خاصی از آن بر نمی آید بر خلاف مورد مثال :از حسین منزوی در همنشینی و تقابل از علامت جمع
کوچه ها /فانوس ها/ افتاب ها /
در پایان از شاعر محترم و مخاطبین ارجمند بابت این اضافه نویسی پوزش می طلبم
خاک پای دوستان محمد یزدانی جندقی
حسین وفا
1393/7/1 در ساعت : 10:5:24
سلام استاد عزیزم
با سروده زیباتون همراه شدم
درود بر شما
سید فضل الله طباطبایی
1393/7/1 در ساعت : 13:57:53
سلام بر شما شاعر گرامی
ممنونم از نگاهتان
در پناه خداوند موفق و مستدام بمانید .
حق یارتان.
محمدمهدی عبدالهی
1393/7/1 در ساعت : 19:42:17
سلام و عرض ادب استاد بزرگوار
درود بر شما
زيبا بود
همواره شاعر بمانيد و پايدار
ياعلي
سید فضل الله طباطبایی
1393/7/1 در ساعت : 20:31:44
با عرض سلام
شاعر بزرگوار
جناب آقای عبدالهی
از لطفتان ممنونم
علی (ع) یارتان
محمدرضا کوزه گر کالجی (قنبر ثانی)
1393/7/1 در ساعت : 9:9:42
سلام
بیسیار زیبا و شاعرانه
موفق و موید باشید
یا علی
سید فضل الله طباطبایی
1393/7/1 در ساعت : 13:53:0
با عرض سلام متقابل
ممنونم از حضور شما شاعر گرامی
موفق و مستدام بمانید
علی (ع) یارتان.
بازدید امروز : 8,653 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,172,964
logo-samandehi