عشق، در من اتّفاقی ساده بود
قصّهی وصل و فراقی ساده بود
گه سرِ راهش، گهی در کوچهاش
شوق دیدار، اشتیاقی ساده بود
در خیالم خوابهای رنگ رنگ
خانهای کوچک، اتاقی ساده بود
تا طلوع صبح، با قول و غزل
محفلی گردِ اجاقی ساده بود
ناز کِش، من، در تغافلکوشی او!
رند بس هشیار و ساقی ساده بود
در دَمِ اظهار حالِ دل به دوست
کار، مشکل بود و باقی ساده بود
آه، خطِّ وصل در دستم نبود
نقشهای جفت و طاقی ساده بود
انتظارِ وصلِ یاران از فلک؟!
راهِ حل شاید فراقی ساده بود...
درگذشتِ خانم سیمین بهبهانی را از صمیم قلب به خانوادهی ایشان و جامعهی ادبی و تمام دوستان این سایت تسلیت می گویم. روحش شاد و یادش گرامی باد...
سیّد نقیعبّاس (کیفی)
تاریخ ارسال :
1393/5/28 در ساعت : 23:32:22
| تعداد مشاهده این شعر :
864
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.