عشق، در من اتّفاقی ساده بود                
	قصّهی وصل و فراقی ساده بود
	 
	گه سرِ راهش، گهی در کوچهاش                  
	شوق دیدار، اشتیاقی ساده بود
	 
	در خیالم خوابهای رنگ رنگ                  
	خانهای کوچک، اتاقی ساده بود
	 
	تا طلوع صبح، با قول و غزل              
	محفلی گردِ اجاقی ساده بود
	 
	ناز کِش، من، در تغافلکوشی او!               
	رند بس هشیار و ساقی ساده بود
	 
	در دَمِ اظهار حالِ دل به دوست          
	کار، مشکل بود و باقی ساده بود
	 
	آه، خطِّ وصل در دستم نبود                 
	نقشهای جفت و طاقی ساده بود
	 
	انتظارِ وصلِ یاران از فلک؟!             
	راهِ حل شاید فراقی ساده بود...
	 
	 
	 
	درگذشتِ خانم سیمین بهبهانی را از صمیم قلب به خانوادهی ایشان و جامعهی ادبی و تمام دوستان این سایت تسلیت می گویم. روحش شاد و یادش گرامی باد... 
	 
	سیّد نقیعبّاس (کیفی)
 
    
    
       تاریخ ارسال  :  
1393/5/28   در ساعت   :    23:32:22
      |  تعداد مشاهده این شعر : 
    
905
    
    
   
   
        متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.