ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



اين، منم، در آئينه ! (*)
در انتظار رویش شبنم
آن گاه که مرغان آشنا
کوچی دوباره را تجربه می کنند.
و صدای چک چک بال شان
مرا به فرو رفتن در اقیانوس درختان مواج وا می دارد
و من در سرشاخه های آن ها
پرواز را تجربه می کنم
نک، آه .. این منم در آئینه
که دیگر من نیستم
من در حال زایشم
و او دارد می آید.
و او باید که بیاید
تا میوه های کال را درست برچیند
از سبدی که پیش روی من است.
تا دانه های انار را کنار هم درست بچیند
تا تیغه های این قیچی
یک دیگر را نشان نروند
و تا آدم در سرندیبی که هست
حوایش را در ساحل اتیوپی بیابد
و شقایق لبخند بزند.
و من هم شعر کوچ خویش را بسرایم
هرچند که:
«تا شقایق هست، زندگی باید کرد»
و.. شعرم تمام. 

---------------------------------------------------
(*) . (بي هيچ پيش طلايه اي. بگذار هر كس هر چه مي خواهد برداشت كند!) 

موضوعات :  اجتماعی ، سایر ،

   تاریخ ارسال  :   1393/5/11 در ساعت : 10:22:43   |  تعداد مشاهده این شعر :  673


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

نام ارسال کننده :  س     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
عضویت در سایت شعرچشتی ازین سایت سری بزنید و حتمی ثبت نام کنید قالب جدید و امکانات بیشتر مشاهده کاربران بازدید کننده و در حال بازدید کننده امکان چت کردن با کاربران سایت و اعضای مدیریت سیستم امتیاز دهی به هر شعر درخواست دوستی ارسال پیام خصوصی و غیره .... قالب این سایت در حال تکمیل شدن است و چند روز دیگر کار دارد pirzarif@gmail.com لینک برای ثبت نام: http://sheredari.ir/index.php?do=register
محمدمهدی عبدالهی
1393/5/11 در ساعت : 20:56:16
سلام و عرض ادب بزرگوار
درود بر شما
عيدتان مبارك
مويد و منصور باشيد
محسن نقدی
1393/5/13 در ساعت : 11:19:55
سلام
خوشحالم از آشناییتون
بازدید امروز : 13,121 | بازدید دیروز : 19,763 | بازدید کل : 123,971,721
logo-samandehi