سلام برجناب روحاني
بنده با نظر محافل ادبي جهان در خصوص دوبيتي آشنا نيستم
سواد بنده در حد شناخت يك دانش آموز دبيرستاني از قالب هاي ادبي است
ولي يك چيز را مي دانم كه محافل ادبي جهان نمي توانند در خصوص نام گذاري قالب هاي شعري تصميم بگيرند
دوبيتي تعريف خاصي دارد و خارج از ان تعريف هر شعري كه از دوبيت تشكيل شده باشد دوبيتي نيست
در روح و ذات دوبيتي به معناي يك قالب شعري هارموني نهفته است كه اتفاقا بايد همان ويژگي را داشته باشد كه مرحوم بهار و .. گفته اند
جناب روحاني عزيز قالب ها و قوانين را نمي توان با طرح موضوعات فراي شعر به هم ريخت
بنده بر تغيير و تحول شعر كه منجر به تغيير در فرم شعر و به وجود امدن نحله هاي شعري واقفم
مثلا من از كسي كه شعر ازاد مي گويد شعر حركت مي گويد وزن و قافيه نمي خواهم و يا ..
اما نمي توان دوبيت شعر با وزن مفعول فاعلات مفاعيل فاعلن در معيار سنتي گفت بعد ان را دوبيتي خواند در صورتيكه سنت در خصوص دوبيتي تعريف ديگري ارايه داده است
در هم ريختگي و نا همگون بودن را هيچ محفل ادبي بر نمي تابد
++++++++++++++
دوست بزرگوار و عزیز جناب ایزدی گنابادی
باز هم سلام و سپاس از پیگیری و محبت شما ، من نقد های شما را که برای اشعاردوستان در سایت شاعران پارسی زبان می نگارید دوست دارم و دغدغه هایتان را به خوبی احساس می کنم ولی همان طور که قبلا عرض شد در مورد دوبیتی نظرم با شما متفاوت است. وقتی موضوع سبک شناسی به سمت دوبیتی های دلنشین باباطاهر یا فائض می رود ، کلمه ی دوبیتی شأن و هویتی مخصوص به خود پیدا می کند که ظاهرا دست هیچکس به دامن عرشی این دو بزرگوار و دیگرانی که آنها را پیروی نموده اند نمی رسد.
شما بهتر از من می دانید که علومی مانند سبک شناسی ، فنون بلاغت و صناعات ادبی ، آرایه ها و صور خیال در شعر زمانی موضوعیت می یابد که قبل از آن شعر هایی سروده شده و زمینه را برای پویندگان ، جویندگان و محققان آن دسته از علوم فراهم کرده باشند . هدف ازنوشتن این جملات ، طفره رفتن یا فرافکنی نیست . بنده باز هم تکرار می کنم که در مورد شعر ، خودم را استاد صاحب نظر نمیدانم و ادعایی هم ندارم چون رشته تحصیلی و شغلی ام بانکداری ، تجارت و اقتصاد است ولی در شعر پارسی هم لطف خداوند بضاعت مزجاتی نصیب کرده و بر همین پایه عرض می کنم به گفته ی خود اعتقاد دارم. البته اگر اساتید بزرگوار بر آن باشند که استفاده از کلمه ی دوبیتی در ابن مورد ( دوبیتی رمضانی ) که از آن استفاده کرده ام جایز نبوده و یا اشتباه است حاضرم آن را اصلاح و یا حتی از شعری که به این اسم نامیده ام صرفنظر کنم ، اما باز هم بر آن اعتقاد باقی خواهم بود که دوبیتی ها اگر پیوسته باشند که تحت نام های ( دوبیتی ، دوبیتو ، چهاربیتی ، چهارپاره و و و ) شناخته می شوند می توانند در وزن آزاد باشند ، یعنی هیچ محدودیت وزنی نداشته باشند .
در این جا توجه شما را به دو تعریف که یکی در سایت مجله ی رشد دانش آموز و دیگری در سایت سارا شعر آمده جلب می کنم
(((((((((( از مجله رشد
دو بیتی
فرهنگ > ادبیات
(cached)
________________________________________
کلمه ی "دوبیتی" علاوه بر اینکه در مورد رباعی به کار می رود به معنی شعری است که دارای چهار مصراع است.
دوبیتی شعری است که دارای چهار مصراع است و می تواند در هر وزنی سروده شود.
رباعی نیز در واقع یک نوع دوبیتی است که وزن خاصی دارد.
بیشتر دو بیتی های مربوط به بابا طاهر است.
مطلبی از سایت سارا شعر
دوبیتی
کلمه ی "دوبیتی" علاوه بر اینکه در مورد رباعی به کار می رود به معنی شعری است که دارای چهار مصراع است. دوبیتی شعری است که دارای چهار مصراع است و می تواند در هر وزنی سروده شود. رباعی نیز در واقع یک نوع دوبیتی است که وزن خاصی دارد. بیشتر دو بیتی های مربوط به بابا طاهر است )))))))))
جناب ایزدی عزیز ، باید اذعان کنم من هم با نظر شما که فرموده اید ((قالب ها و قوانين را نمي توان با طرح موضوعات فراي شعر به هم ريخت )) کاملا موافقم ، اما کدام قانون تصویب شده بشری است که دستخوش تغییر نشده و یا نیاز به تغییر تداشته باشد . این موضوع در تمام زمینه ها مصداق آشکار دارد و علت اصلی آن پویایی جهان هستی در یک مسیر متعالی از یک سو و توانمندی اندیشه و قدرت مانور انسان از سوی دیگر است . من می دانم که آن چه شما بیان کرده اید حقیقت است اما امید وارم شما هم بپذیرید که هنر هم همچون هر پدیده دیگر کائنات قابل دگرگونی است و به همین تناسب دانسته های بشر از هر پدیده محدود ولی قابل تغییر و گسترش است .
در پایان باز هم اذعان می کنم عشق ، عرق و علاقه ی شما به ادبیات ستودنی است . شاعرانگی و فرهیختگیتان مستدام