امشب که می خواهم دلم سامان بگیرد
باید که چشمانم کمی باران بگیرد
وقتی که شعری می نویسم روی کاغذ
شاید که بغضی در گلویم جان بگیرد
مثل همیشه این غزل تا بیت آخر
حال و هوایی مبهم و پنهان بگیرد
با چشم گریان ندبه می خوانم برایش
شاید دعا با دیده ای گریان بگیرد
هر جمعه من خورشید را چشم انتظارم
تا اینکه عصر غیبتش پایان بگیرد
در آرزویم تا ببینم صبح شنبه
نشریه ها با این خبر عنوان بگیرد:
مهدی موعود آمد از سمت مدینه
دیگر تمام دردها درمان بگیرد
"محسن زعفرانیه"
تاریخ ارسال :
1393/3/17 در ساعت : 22:37:26
| تعداد مشاهده این شعر :
821
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.