بر قبله و محراب عبادت صلوات
بر مهر و سجود و ذکر و قامت صلوات
بر بال قنوتمان دعا آوردیم
با نیت قرب و استجابت صلوات
-------------------------------
صبح است و لبت به بوسه ای شیرین کن
تا آخر شب اسب صفا را زین کن
من عاشق خنده های نابت هستم
شهر رخ خود به خنده ای آذین کن
تا بوده چنین بوده و تا هست چنین
با بودنت آرامش من تأمین کن
بالایی من، طواف تو آئینم
دیوان غزل کتاب این آیین کن
گنجشک ترین مقیم احساس تو ام
کمتر دل کوچک مرا غمگین کن
یک عمر شدم دخیل چشمت ، حالا
چشمی بگشا و یک نظر آمین کن
با لهجه ی مادری غزل می خوانم :
"اِی سوزگَنُمی، دل غمَ پُر خین کن"!1
---
1: به لهجه ی دزفولی - ای سبزه ی گندمگون، دل غم را پر خون کن
تاریخ ارسال :
1393/3/7 در ساعت : 17:16:4
| تعداد مشاهده این شعر :
702
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.