ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



فریاد هایم .....سجده هایم.............آه هایم...............


یک حسِ جاری در نفس های منی که...



دریاترین دریای شعری در تنی که....



 



یک واژه ی ترناک، در صحرای سوزان



یک شبنمِ وحشی به روی سوسنی که....



 



مثل ِ نگاهِ ماه در شب های خاموش



در چشم های اشکبار ِ روشنی که....



 



ویرانگر ِ موج ِ غزلهای شبانه



آتش به جانِ دسته های خرمنی که....



 



چون گرد بادی خسته از آرامش ِ تن



پیچیده ای در پیکر ِ پیراهنی که....



 



در ردِ پایت بوسه های خاک خورده



گم میشود تا جاده ی دور از منی که....



 



چون بیقراری های باران بهاری



در گریه های گرم و سوزان ِِ  زنی که....



 



وقتی تَرَک برداشت این آئینه ی تن



یک سنگ دیگر بر تَرَک ها می زنی که....



 



فریادهایم، سجده هایم، آه هایم



پیچیده در دنیای پر از آهنی که....



 



در من بخوان ،نَجوای بغضم   پینه بسته



تنها تویی، تنها خداوند ِ    مَنی که...........



اکرم بهرامچی  


کلمات کلیدی این مطلب :  فریاد ، هایم ، .....سجده ، هایم.............آه ، هایم............... ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/5/26 در ساعت : 16:1:47   |  تعداد مشاهده این شعر :  1664

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

مصطفی پورکریمی
1390/5/26 در ساعت : 16:33:38
سلام خانم بهرامچی بزرگوار

در ردِ پایت بوسه های خاک خورده


گم میشود تا جاده ی دور از منی که...

خلبی زیبا بود دستتان درد نکند.
مدتی جایتان در این سایت خالی بود یک بار در حیات خلوت سایت ذکرخیرتان شد شاداب و سرشار باشید.
من هم با این ردیف غزلی با نام "کربلای غزه "در قسمت اشعار انتفاضه 3 دارم.
سلام آقای پور کریمی
ممنونم که به یادم بودید
مدتیه سرم خیلی شلوغه و فرصت کافی ندارم به اینترنت سری بزنم
از همه ی دوستان خوب که به وبلاگم سری زدند بسیار سپاسگزارم
همیشه به یاد همه ی شما هستم / در اسرع وقت به اشعار همه ی شما سر میزنم
سیاوش پورافشار
1390/5/26 در ساعت : 20:10:13
سلام بر شاعره گرامی خانم بهرامچی
غزلتان زیبا و فنی بود و نسبت به غزلهای قبلی تان یک طراوت خاصی داشت
موفق باشید

سلام آقای پور افشار
ممنونم که اومدید و خوندید نظرتون برام همیشه محترمه حتی اگه متغیر باشه دنیای مجازی ما گاهی صمیمی تر و حقیقی تر از دنیای حقیقی ست و ما راحت تر میتونیم از هم انتقاد کنیم و حرفهامون رو بزنیم شاعران اکثرا از روحیه ی حساس و ظریفی برخوردارند من اکثر شاعران جوان رو مثل بچه های خودم میدونم و به اونها انس بسته ام شاید براتون غریب باشه اما من تقریبا ذهن خیلی از آدمهایی رو که توی این سایت هستند و با اونها ارتباط فرهنگی و ادبی مجازی داریم رو میخونم و حس میکنم و خلوص ذاتی همه شون برام ارزشمنده /مانا باشید و دریایی تا همیشه های باران .................................
محمد وثوقی
1390/5/26 در ساعت : 20:0:8
سلام خانم بهرامچی بزرگوار

در ردِ پایت بوسه های خاک خورده
گم میشود تا جاده ی دور از منی که....

شعری مواج با فراز و فرودهای بسیار زیبا. دست مریزاد.
مستدام باشید

سلام آقای وثوقی
ممنونم از اینکه حضور دارید و ممنونم از لطف شما
کاظم نظری بقا
1390/5/28 در ساعت : 11:0:20
سلام
غزل روان و لطیف و سرشاری را خواندم


سلام آقای نظری بقا
ممنونم از حضور سبز شما/.......................
وحید ضیائی
1390/5/26 در ساعت : 18:44:54
بی پیرایه و لطیف بود . شبنم به دلم نشست ...عصیانش پیشکشت . ممنوم

سلام آقای ضیائی مهر
ممنونم از لطف شما
تا عصیان نباشه بندگی معنایی پیدا نمیکنه /ممنون
ناصر عرفانیان
1390/5/27 در ساعت : 15:19:3
باسلام عرض ادب آرزوی قبولی طاعت عبادات خانم بهرامچی
خیلی غزل خوبی و پر محتوا با مضمون عالی و نو آفرین مثل همیشه موفق باشید

سلام استاد ارجمند آقای عرفانیان
ممنونم از حضور خوب و ارزشمندتان/..............
ابراهیم حاج محمدی
1390/5/26 در ساعت : 16:34:25
سلام بر شما / موقوف المعانی سر شار از لطافت و معنا بود دست مریزاد

سلام ممنونم از لطف شما/................
مهدی فرزه (میم. مژده رسان)
1390/5/27 در ساعت : 0:42:56
سلام.
موفق وسلامت باشید.

سلام آقای فرزی
ممنونم از حضور خوب شما
هم اکنون 14 سال (شمسی) و 7 ماه و 17 روز و 5 ساعت و 47 دقیقه و 30 ثانیه است همراه شماییم 461396850.869 و زمان همچنان در گذر است ...
بازدید امروز : 5,367 | بازدید دیروز : 10,303 | بازدید کل : 124,422,134
logo-samandehi