..این حقیقت تلخ کرده خواب شیرین مرا 
	آن که دل بستم به او ، دلبند شخص دیگریست 
	 
	دلبرم با «دوستت دارم» مرا مبهوت ساخت 
	مال من وقتی نباشد او ، عجب بازیگریست!!
	 
	چشمِ هم را خووب می فهمیم اما بی کلام
	گویش من فارسی و گویش او آذری ست
	 
	آن اوایل ، بی محلی های او بسیار بود 
	گوییا دیدش به من ، نوعی نگاه خواهریست 
	 
	تازگی ها مهربان تر گشته با من ، چند بار 
	بوسه بر دستم زده ، والله مرد محشریست...
	 
	ما جوانی هم اگر کردیم، باکی نیست ! چون 
	«در جوانی پاک بودن ، شیوه ی پیغمبریست» 
	 
	قند و حلوا و شکر هر قدر هم شیرین، ولی 
	طعم لبهایش برایم لذت شیرین تری ست 
	 
	نه ! خرافی نیستم ، اما یقین دارم که او 
	دلفریب است و مداوم در پی افسونگریست
	 
	ادعای دین و ایمانم فلک را کر نمود 
	این مسلمانی ، کنار عشقِ ایشان، کافریست....
 
    
    
       تاریخ ارسال  :  
1393/2/19   در ساعت   :    16:54:21
      |  تعداد مشاهده این شعر : 
    
1443
    
    
   
   
        متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.