ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



میخواستم 22 بهمن بخوانی اش...
 
 
سال ها قبل ِ کشف ِ آزادی/ قفل و زنجیر ، همدم  پا  شد

زخم ها از سکوت می گفتند / راز دل ها به  نیشتر وا شد


چشم در چشم بغض آیینه ، آن غزل که شکست  ما بودیم

عشق در زیر دست و پا گم بود / در رگ شهر شعله بر پا  شد


سایه هایی به هیبت خورشید / ماه را روی دوش می بردند

کهکشانی ترک ترک و سیاه / سهم چشمان زخمی ما شد


_ یک بیابان سراب تشنه لب ایم ... / آسمانی اسیر خشم و شب ایم ...

هذیان های نیمه های تب ایم ... _ / درد هر روز ما همین ها شد


تا که مردی شبیه یک طوفان / پنجه در پنجه ی زمین افکند

سهم تاریخ دردهای  وطن/ بعد از آن کل ِعشق  ِ دنیا شد


و یقولون انه مجنون .../ ان یکاد از صداش می آویخت...

پشت هر آیه... ، هر قصیده... ، غزل... / نبض هر بند خاک ، دریا  شد


ناخدا  طرح چشمه ای انداخت / طرح یک شعله از افق تا صبح

چشمه ،  رسمی برای دنیا ماند... / شعله راهی به سوی فردا  شد...





   تاریخ ارسال  :   1392/12/22 در ساعت : 15:20:16   |  تعداد مشاهده این شعر :  1088


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

حسین احسانی فر
1392/12/23 در ساعت : 22:23:19
درود بر شما
مدتی از اشعارتان بی بهره بودیم
بحمد الله توفیق مجددن حاصل شد

زیبا سرودید
حسین نبی زاده اردکانی
1392/12/23 در ساعت : 16:53:21
سلام وآفرین بر این شعر زیبا.
شعله راهی به سوی فردا شد....
ابراهیم لایق برحق
1392/12/22 در ساعت : 18:36:53
درودها

بسیار عالی

هم قوت حماسه و هم قوت ظرائف ادبی را حس کردم.
درجات روح الله ارفع.
صمد ذیفر
1392/12/24 در ساعت : 13:8:1
سلام و درود بانو دهقان گرامی
سرودۀ خوب برای عدم حضورتان دلیل موجهی بود .احسن و دستمریزاد..
پاینده و ماجور باشید انشاء الله

تا که مردی شبیه یک طوفان / پنجه در پنجه ی زمین افکند

سهم تاریخ دردهای وطن/ بعد از آن کل ِعشق ِ دنیا شد
محمدمهدی عبدالهی
1392/12/23 در ساعت : 10:37:31
سلام و عرض ادب بزرگوار
زیبا بود
درود بر شما
بازدید امروز : 30,390 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,194,701
logo-samandehi