| 
سلام و دست مریزاد و آرزوی سلامت و سربلندی. فکر می کنم که دور از چشم شهرداری یک خشت اضافه گذاشته اید: خرابه ی دل ما را که خشت خشت  برکندی     بکُن هرآنچه که خواهی که خانه مال تواست
 
				
					
						| 
 ابوالقاسم افخمی اردکانی 
1392/12/9   در ساعت   :    23:41:55
 
درود بر مهندس نبی زاده ی عزیز و بزرگوار...
 جای هیچ نگرانی نیست چراکه شهرداری قبل از بنا حق بالکنش را گرفته...
 برقرار باشید و بر مدار حق...
 و سپاس...
 |  | 
			| 
خصوصی:درود.در مصراع اول بیت دوم یک خشت را بردارید تا وزن درست شود.شاقول چنین گوید و تراز هم تایید می کند...
 
				
					
						| 
 ابوالقاسم افخمی اردکانی 
1392/12/10   در ساعت   :    22:48:59
 
درود بر استاد ارجمند جناب خوش عمل عزیز و گرانقدر...
 چرا خصوصی استاد؟!! کاملا درست می فرمایید... اشتباه در تایپ بود که جناب نبی زاده هم تذکر دادند و من فکر می کردم تصحیح کرده ام که با نظر لطف حضرتعالی رفتم و دوباره شعر را خواندم و دیدم تصحیح نشده!!!
 الساعه تصحیح خواهم کرد... سپاسگزارم...
 برقرار باشید و رستگار
 یا علی(ع)
 |  | 
			| 
درود بر استاد افخمی عزیز و بزرگوار بسیار زیبا سرودید واج آرایی های پی در پی بسیار بر دل نشست چه  حالتیسـت  خدارا ! چه کرده ای با ما؟              که  شیر بیشه ی  ما کشته ی غزال تواست
 
				
					
						| 
 ابوالقاسم افخمی اردکانی 
1392/12/11   در ساعت   :    21:21:17
 
عرض سلام و ارادت جناب احسانی فر گرانقدر...
 با نظر لطف نگریسته اید بزرگوار...
 سپاسگزارم... ماندگار باشید و رستگار...
 یاعلی
 |  | 
			| 
سلام علیکم سپاس  در بوستان شعر و شعورتان نفس کشیدم ... بهشتی باشید ...
 
				
					
						| 
 ابوالقاسم افخمی اردکانی 
1392/12/9   در ساعت   :    23:43:15
 
درودها جناب پاکدامن گرانقدر...
 لطف حضورتان را سپاسی وافر و صمیمانه...
 ماندگار باشید و رستگار
 یاعلی(ع)
 |  | 
			| 
درود بسيار زيباستتتت
 
				
					
						| 
 ابوالقاسم افخمی اردکانی 
1392/12/9   در ساعت   :    23:38:36
 
ارادتمندم سرکار خانم میرزاد... بزرگواریتان را سپاس... برقرار باشید... و سلام...
 |  | 
			| 
سلام آقای افخمی عزیز
 زیبا بود ودلنشین .
 برقرارباشید
 
				
					
						| 
 ابوالقاسم افخمی اردکانی 
1392/12/11   در ساعت   :    21:18:32
 
درود بر شما سید بزرگوار...
 سپاس از لطفتان...
 موید باشید...
 |  | 
			| 
چه  حالتیسـت  خدارا ! چه کرده ای با ما؟  سلام.   درود و عرض ادب محضر استاد واحد عزیز و بزرگوار. نگاه کودکانۀ حقیر . دلشوره های  بزرگان که امری طبیعی و بدیهی است گاه تا حد شِکوه وو ...پیش می رود . و از طرفی امید و توکل   ذاتی شان،  موجب حالتی مانند بیم و نوید و حیرت میگردد...  دنیایی است بین عاشق و معشوق ،و اغیار نامحرم و بی خبر از آن ارتباط....  در این غزلِ زیبا جلوه هایی از آن حال  به نحو دلنشین آمده : خیال خام و خیالاتیِ من ... خرابه ی دل ما.....  شوره زارِ  دلِ  زار من ... چه  حالتیسـت  خدارا !... دست بسته  به مسلخ روان شدی ..... حریفـی  پیِ  زوال  تو است........ .............................. امید ونوید: تو  نازنیــــن ، به نمازم چگونه  نــاز کنی؟! نیــــازِ  نــــازِ  نگاهم   پیِ  کمال  تو  است ببین  قنـاری  ما  را  که  در سـکوت  قفس غزل  سروده  و  دیوانۀ  جمـــــال  تو است امید  و تمنّا دارم از ذات اقدس حضرت  دوست که همین اشعار مقبول درگاهش قرار گیرد  تا با دست باز و پُِر،در جرگۀ انعَم الله عَلیهم ، منعمِ خوان پُر نعمتش باشید.انشاء الله
 
				
					
						| 
 ابوالقاسم افخمی اردکانی 
1392/12/10   در ساعت   :    0:16:57
 
سلام و درود و عرض ادب و ارادت و احترام خدمت عارف وارسته و بزرگوار جناب ذیفر عزیز و فرزانه...
 بله استاد عزیزم... همانگونه که حضرتعالی کوتاه و در لفافه بیان فرموده اید ما انسانها همواره نیاز به مراقبه داریم و لازم است در حالتی همراه با خوف و رجاء ضمن توکل بر ذات اقدس پروردگار مواظب دل و دین و کششهای درونی و نفسانی خویش باشیم و چه بسا گاهی ناخواسته گرایشهایی به سمت مسائلی که ما را از مسیر تکامل و کمال دور می کند پیدا کنیم... وچه بسا گاهی در برخورد و تعامل با انسانها چنین گرایشهایی بوجود آید...چنین مسائلی خواه و ناخواه برای همه ی کسانیکه در اجتماع بشری زندگی می کنند پیش می آید و اجتناب ناپذیر است لیکن آنچه مهم است مراقبه و هوشیاری بموقع و توکل است که می تواند انسان را از لغزشها نجات دهد...
 این ابیات ناقابل در یکی از این حالات خطر بر زبان الکن اینحقیر جاری شده و قطعاً "حال" را کماهِیَ با "قال" نمی توان بیان کرد و صرفاً اشارتی گنگ است...
 از خداوند سبحان ارتقاء روز افزون مدارج علمی و عرفانی و معرفتی حضرتعالی مسئلت داشته صحّت و تندرستی و کرامت و عاقبت بخیری برای آن استاد ذی فرّ و ثمن آرزومندم...
 برقرار باشید و بر مدار حق...
 یاحق...   
 |  | 
			| 
چه  حالتی سـت  خدارا ! چه کرده ای با ما؟   که  شیر بیشه ی  ما کشته ی غزال تواست درود بر دکتر مهربان ونازنین    شعر زیبا وعمیقی بود
 
				
					
						| 
 ابوالقاسم افخمی اردکانی 
1392/12/11   در ساعت   :    21:24:25
 
ارادتمندم استاد بزرگوار و فرزانه جناب اقتداری عزیز...
 لطف لطیفتان را صمیمانه سپاسگزارم...
 برقرار باشید و در پناه حق...
 یاحق
 |  | 
			| 
با سلام به جناب دکتر اردکانی
 خوب و قشنک ؛ اما رنگ تخلص با متن همگون باشد بهتر است .
 
				
					
						| 
 ابوالقاسم افخمی اردکانی 
1392/12/9   در ساعت   :    23:46:29
 
عرض درود و ادب و احترام جناب پیش بین عزیز و گرامی... بی اندازه سپاسگزارم... به نظرم رنگ تخلص اهمیت چندانی ندارد... البته از آنجاییکه اینحقیر سعی می کنم ابیات را از نظر نوشتاری قرینه و متوازن تنظیم کنم از قرار دادن تخلص در پرانتز یا گیومه اجتناب می کنم و لذا بناچار از نظر رنگ آنرا با بقیه ی قسمتها متمایز می نویسم... برقرار باشید و در تایید حق... یاحق...
 |  | 
			| 
درود جناب شاعر دستمریزااااد زیباست 
 
				
					
						| 
 ابوالقاسم افخمی اردکانی 
1392/12/11   در ساعت   :    21:19:19
 
سلام جناب گیاهی عزیز...
 ممنونم از عتایتتان...
 پاینده باشید...
 |  | 
			| 
سلام و عرض ادب استاد عزیز زیبا و دلنشین بود لذت بردم درود بر شما
 
				
					
						| 
 ابوالقاسم افخمی اردکانی 
1392/12/23   در ساعت   :    23:25:7
 
عرض سلام و ادب و ارادت و احترام جناب عبدالهی عزیز...
 سپاسگزارم...
 موید باشید...
 |  |