ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



دیشب حرم بودم ...
 
گاهی میان شعر باید گم شد و سوخت

دور از نگاه سرد این مردم شد و سوخت


هیزم شکن، آخر پس از یک عمر فهمید

باید میان شعله ها هیزم شد و سوخت


همبازی خود بود و با این حال صد بار

با اشتباه داوری دوم شد و سوخت


حتی برنج هندی از بازارْ گرمی

در چشم مردم بهتر از طارم شد و ... سوخت


تا کی برای تکه ای نان، شعر گفتن؟!

آدم، اسیر شهوتِ گندم شد و سوخت


...

دلگیرم از بی مصرفی ها ... کاش می شد

بنزین بین راه مشهد-قم شد و سوخت


دیشب حرم بودم ...عجب حال و هوایی!

ای کاش می شد که همین جا گم شد و سوخت


امروز اگرچه سوختم، اما، قیامت...

امکان ندارد شاعر خانم شد و سوخت
کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات :  اجتماعی ، آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1392/12/6 در ساعت : 12:6:37   |  تعداد مشاهده این شعر :  943


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

فاطمه دبیری
1392/12/11 در ساعت : 10:16:19
سلام و احترام
مرحبا! با اجازه تان سعی می کنم که سریع و مختصر به زوایای شعر اشاره کنم.
به نظر حقیر، بارزترین مشخصه ی این شعر، تک بیت های تقریباً مستقلی است که شاعر با خلق تصاویری بکر و بدیع، به آن قوت و عمق بیشتری بخشیده است. تصاویر کم نظیری که خواننده را به بُهت و سپس؛ به تحسین می کشاند. از بهترین و پرمغزترین بیت ها که با تصویری ظریف و هوشمندانه همراه شده است؛ می توان به بیت سوم اشاره کرد. حتی در بیت چهارم و ششم نیز- هرچند که لحن ابیات به طنز پهلو می زند- تصاویر طراحی شده تأمل و تحسین برانگیز است.
در یک نگاه محتوای این اثر، تلفیقی است از شعر اجتماعی، اعتراض، آیینی+ رگه هایی از طنز همراه با زبانی یکدست.
این امتیازات، عاملی است که اجازه ی نقد پُر رنگی بر کم رنگی وحدت عمودی و زنجیره ی اتصال ابیات نمی دهد و ذهن را درگیر این مسئله نمی کند؛ چرا که شاعر، هوشمندانه ذهنِ خواننده را پیشتر و بیشتر درگیرِ عمق تصاویر هر بیت کرده است.
...
آقای حاج حسینی!
تحکیم زنجیره ی اتصال ابیات، سیر منطقی و روانِ روایت بدون پرش های بعید در توان شماست، ان شاء الله روز به روز به این مهم دست یابید.
بیشتر از پیش موفق و موید باشید.
نام ارسال کننده :  وحیدامیریان     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
شعر بسیار زیبایی بود موفق باشید
محمدمهدی عبدالهی
1392/12/23 در ساعت : 18:55:14
سلام و عرض ادب برادر بزرگوارم
بسیار زیبا بود
اجرت با صدیقه طاهره(س)
موید باشید
زهرا آراسته نیا
1392/12/6 در ساعت : 22:44:59
احسنت
طیب الله
کاش که شاعر خانم باشیم
ابوالقاسم افخمی اردکانی
1392/12/6 در ساعت : 15:48:55
حتی برنج هندی از بازارْ گرمی
در چشم مردم بهتر از طارم شد و ... سوخت

دلگیرم از بی مصرفی ها ... کاش می شد
بنزین بین راه مشهد-قم شد و سوخت

غزلی زیبا با زبانی امروزی... بخصوص در این دو بیت فوق...
التماس دعای خیر...
و سلام...
علی اصغر اقتداری
1392/12/9 در ساعت : 10:22:5
سلام
دلگیرم از بی مصرفی ها ... کاش می شد

بنزین بین راه مشهد-قم شد و سوخت


دیشب حرم بودم ...عجب حال و هوایی!

ای کاش می شد که همین جا گم شد و سوخت
غزلی متفاوت با کار های دیگرتان وچقدر این دوبیت به جانم نشست
مانا باشیدعزیز!
مرضیه عاطفی
1392/12/7 در ساعت : 11:19:47
سلام بر شما
حقیقتا غزلی متفاوت بود و خوش مضمون
در پناه پروردگار بی همتا پیروز باشید!
یا علی(ع)
شهاب الدین رهنما
1392/12/9 در ساعت : 11:33:53
دیشب حرم بودم ...عجب حال و هوایی!

ای کاش می شد که همین جا گم شد و سوخت


امروز اگرچه سوختم، اما، قیامت...

امکان ندارد شاعر خانم شد و سوخت

سلام دوست من
شعرتان به دل نشست و سوختم
موفق باشيد و هميشه شاعر.
فاطمه دبیری
1392/12/11 در ساعت : 10:16:8
سلام و احترام
مرحبا! با اجازه تان سعی می کنم که سریع و مختصر به زوایای شعر اشاره کنم.
به نظر حقیر، بارزترین مشخصه ی این شعر، تک بیت های تقریباً مستقلی است که شاعر با خلق تصاویری بکر و بدیع، به آن قوت و عمق بیشتری بخشیده است. تصاویر کم نظیری که خواننده را به بُهت و سپس؛ به تحسین می کشاند. از بهترین و پرمغزترین بیت ها که با تصویری ظریف و هوشمندانه همراه شده است؛ می توان به بیت سوم اشاره کرد. حتی در بیت چهارم و ششم نیز- هرچند که لحن ابیات به طنز پهلو می زند- تصاویر طراحی شده تأمل و تحسین برانگیز است.
در یک نگاه محتوای این اثر، تلفیقی است از شعر اجتماعی، اعتراض، آیینی+ رگه هایی از طنز همراه با زبانی یکدست.
این امتیازات، عاملی است که اجازه ی نقد پُر رنگی بر کم رنگی وحدت عمودی و زنجیره ی اتصال ابیات نمی دهد و ذهن را درگیر این مسئله نمی کند؛ چرا که شاعر، هوشمندانه ذهنِ خواننده را پیشتر و بیشتر درگیرِ عمق تصاویر هر بیت کرده است.
...
آقای حاج حسینی!
تحکیم زنجیره ی اتصال ابیات، سیر منطقی و روانِ روایت بدون پرش های بعید در توان شماست، ان شاء الله روز به روز به این مهم دست یابید.
بیشتر از پیش موفق و موید باشید.
حسن پاکزاد
1392/12/7 در ساعت : 8:44:26
سلام

توو این سایت غزل خوب زیاد خوندم اما باید اعتراف کنم این غزل خیلی متفاوت بود و خیلی بهم چسبید . پرداخت،انتخاب کلمات.حرکت مضمون و..همه به نفع شعر و عالی بود
دستمریزاد


دلگیرم از بی مصرفی ها ... کاش می شد

بنزین بین راه مشهد-قم شد و سوخت
رضا محمدصالحی
1392/12/6 در ساعت : 15:55:35

امروز اگرچه سوختم، اما، قیامت...

امکان ندارد شاعر خانم شد و سوخت
صمد ذیفر
1392/12/9 در ساعت : 11:32:29
سلام .
و درود بر شما جناب حاج حسینی عزیز و گرامی
زیبا ست ... در یک نگاه : از ناملایمات دنیا مانند..نگاه سرد مردم..ناداوریها (قضاوتهای ناعادلانه)..چشمهای بدبین ..اسیر نان و امیال شهوانی.. و بی مصزفی ها . و و به حرمی امن پناه بردن و در محشر سربلند بودن ..//.. و پرداخت عالی سروده. دستمریزاد و ماجور باشید.انشاء الله
تا کی بــــــــرای تکه ای نان، شــــــــــعر گفتن؟!
آدم، اسیـــــــــر شهوتِ گندم شـــــــد و سوخت

دیـــــــــشب حرم بودم ...عجب حـــــال و هوایی!
ای کاش می شد که همین جـــا گم شد و سوخت
رحیمه مهربان آق کاریز
1392/12/8 در ساعت : 21:47:1
باسلام

هیزم شکن، آخر پس از یک عمر فهمید
باید میان شعله ها هیزم شد و سوخت


دلگیرم از بی مصرفی ها ... کاش می شد
بنزین بین راه مشهد-قم شد و سوخت


بسیار زیبا بود.
احسنتم.
مهدی ایران نژاد پاریزی
1392/12/10 در ساعت : 21:52:44
سلام
ایول
زیبا بود
موفق باشید
بازدید امروز : 1,405 | بازدید دیروز : 18,539 | بازدید کل : 123,272,051
logo-samandehi