ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



فرش های نخ نما حرمت داشت ...

بسم الله

*****************

شعرهایم را بند بند

می بافم از

رگ های غیرت

اینک

سبدی پر از

سیب های سرخ گلویت

مرا می خواند ...

 

روزگاری با خواندن یک کتاب

هزاران واژه را

دست چین می کردیم

و از سبوی کنج اتاق

آب را می پرستیدیم

 

دوره ی سادگی بود و زیلو

فرش های نخ نما حرمت داشت

و گیوه ها را بر میخ می آویختند

تا خاک گود زورخانه  بر باد نرود

حوض را به رنگ آبی می کردند

تا آب در آن آرام گیرد

و چند ماهی قرمز...

 

خانه ها کوبه داشت

_ زنانه و مردانه_

غیرت از پشت در آغاز می شد

و چشم ها آرامش داشت

و گوش ها در مصطبه ها تکثیر می شد ...

 

بوی نعناع و کاه گل

و رخت های شسته در باد

محرم هر خانه بود

و اتاق هر مرد

با دستان چروکیده و لقمه های حلال

مرکز کاشانه بود ...

 

نمی گویم سختی نبود

قحطی نبود

بود

بود

بود

اما به وسعت یک آسمان

خدا بود

صفا بود

وفا بود ....


موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1392/11/21 در ساعت : 11:51:52   |  تعداد مشاهده این شعر :  759


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمد حسن بذرکار (محب)
1392/11/21 در ساعت : 13:21:2
خانه ها کوبه داشت

_ زنانه و مردانه_

غیرت از پشت در آغاز می شد

و چشم ها آرامش داشت

و گوش ها در مصطبه ها تکثیر می شد ...

عال العال نوشتید حال وهوایم عوض شد
مرحبا دارید...
محمد حسن پاکدامن (حسام)
1392/11/21 در ساعت : 23:42:8
سلام و تحیت بر برادر بزرگوارم
متشکرم

همراهیتان برکت می آورد
صمد ذیفر
1392/11/24 در ساعت : 3:11:2
سلام .
درودبر حسام عزیز.
تصویر زیبایی از زیبایی گذشته ساخته اید . دستمریزاد.
احساس خاصی به خواننده می بخشد مانند خاطرات دوران کودکی و نوجوانی هر شخص که فقط به خود شخص تعلق دارد . دنیایی است که وسعتش به اندازه ی ذهن و یاد آن شخص است و وجودش به وجود همان شخص بسته است .با مرگش ,آن دنیا نیز محو می شود مگر آنکه آن خاطرات به شکل واقعی ثبت و ماندگار شود. البته آنچه باقی می ماند تصویری از واقعیت است.
مانند این تصویر آشنا :
دوره ی سادگی بود و زیلو

فرش های نخ نما حرمت داشت

و گیوه ها را بر میخ می آویختند

تا خاک گود زورخانه بر باد نرود

حوض را به رنگ آبی می کردند

تا آب در آن آرام گیرد

و چند ماهی قرمز...
محمد حسن پاکدامن (حسام)
1392/11/24 در ساعت : 7:32:27
سلام و تحیت بر برادر بزرگوارم جناب ذیفر
متشکرم

حضورتان و نوع نگاه پرادراکتان آموختنی است
از این که محبت می کنید و بر سیاه مشق بنده قلمی به مهر می زنید سپاسگزارم

التماس دعا
ایمان کریمی
1392/11/21 در ساعت : 23:17:40
سلام


نمی گویم سختی نبود

قحطی نبود

بود

بود

بود

اما به وسعت یک آسمان

خدا بود

صفا بود

وفا بود ....



چقدر ساده و روان منویسید ، لذا بردم
ممنون
محمد حسن پاکدامن (حسام)
1392/11/21 در ساعت : 23:55:56
برادر گرامی ام سلام و تحیت
متشکرم

از شور و شعرتان می آموزم و سپاسگزارم
محمدمهدی عبدالهی
1392/11/21 در ساعت : 21:59:22
سلام و عرض ادب بزرگوار
زيبا سروديد
درود بر شما
لحظاتتان سرشار از عشق به خالق عشق باشد و شاعر بمانيد
ياعلي
محمد حسن پاکدامن (حسام)
1392/11/21 در ساعت : 23:44:3
برادر ارجمندم سلام و تحیت
متشکرم

از این همه محبت می آموزم
شبنم فرضی زاده
1392/12/11 در ساعت : 22:50:17
درود
چقدرزیبادیدم
افرین برشما
محمد حسن پاکدامن (حسام)
1392/12/12 در ساعت : 10:11:30
خواهر خوبم سلام و تحیت
سپاس از حضورتان
محمدرضا جعفری
1392/11/21 در ساعت : 15:6:42
سلام بر استاد عزیز
زیبا و دلنشین بود
التماس دعا
محمد حسن پاکدامن (حسام)
1392/11/21 در ساعت : 23:43:16
برادر بزرگوارم سلام و تحیت
متشکرم


از نگاه عطوف و مهربانتان می آموزم
سپاس
بازدید امروز : 36,840 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,201,151
logo-samandehi