سلام
خیلی شعر خوبی بود آفرین
ردیفش هم خیلی خوب بود
پاینده باشید

سلام و عرض ادب وحيدجان
ماجور باشيد در پناه امام عصر

سلام
اجرتان زیارت پایین پای حضرت.

سلام. ( خصوصی برای همفکری.)
درود جناب عظیم پور عزیز .
اجرتان با حضرت ابا عبدالله (ع).
اشعار شما را بخاطر دارم همه خوب و پیام های ارزشی دارند . با این حال در این سروده یکی دو مورد دور از انتظار بود .مصرع دوم ابیات زیر . که ظاهرا ردیف انفصال معنایی با مصرع دارد .
نشد که ردیف است در ابتدای مصرع آمده .اگر در کنار هم بودند میشد فرض بر تاکید گرفت . مثل:نشد که نشد..
می توانستید بجای( دیگر نشد)جایگزین های مناسبی انتخاب کنید .برای مثال :
آخر نشد که ناز نفس را اذان کند
دیگر نشد قناری بابا شود،نشد

سرمازدو بلور پدر تکه تکه شد
دیگر نشد که زنده به یک ها شود نشد
////////////////////////////////////////
آخر نشد که ناز نفس را اذان کند
می خواست تا قناری بابا شود،نشد

سرمازدو بلور پدر تکه تکه شد
حسرت به دل که زنده به یک ها شود نشد
اینها فی البداهه به ذهنم رسید در حالی که شما بهتر از اینها را در توان دارید .
ویا این بیت .
مانند مادر پدرش شد پسر،پدر
آمد که مثل مادرخود تا شودنشد
خیلی فکر کردم که ارتباط این مثل ها را پیدا کنم .
آیا منظور حضرت زهرا(س) است که مادر پدرش اگر ضمیر ش به حضرت علی اکبر اشاره کند ..ویا بعد از مادر توقف فرض شود و مانند مادر, پدر پسر شود و پدر آمد که مثل مادر خود (تاشود ابتدا فکر کردم تا شود یعنی خم شود .سپس گفتم شاید منظور ,آمد تا که مثل مادرخود شود نشد...) که برای حفظ وزن .تا .جابجا شده .
مع الوصف هر اندازه قدم در را حضرت بردارید اجر و قرب خود را دارد .و این موارد هم صرفا در همان راستا و برای همفکری دوستانه بود .