ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



بی تویی
گاهی که در تنهایی
با تنهایی
در کلبه ای که بی تو الوار هایی دود گرفته ست
گاهی که بی همیشه ام
به ترانه های در من گوش می دهم
به اشک های در تو فرو میروم
نه شانه ای که فروریزد از گیسوانی تلخ
نه هق هقی که در انگشتانت دم کند
ببین !
بی تویی یعنی
سرمای سیاهی در کنار بخاری سرخ

بی تویی یعنی
جرعه هایی از جهنم همسایه
بی تو حتی فحش های کوچه سرگردانند
نوستالژی های طاقچه ، نامرئی
دلم
بوسه که حتی ...نه !
دلم نگرانی های معصومت را می خواهد
که در عصرانه های دنج بنوشم
دلم تو را می خواهد که هستی
و نبودنت گلویم را پاره می کند
دلم با آجر های این خانه پوکیده ست
گاهی که حتی دوستی هم نیست
که حسودیمان را کند
جهان به گریه های من عادت دارد
و من هیچگاه
خدا را نخواهم بخشید ....



...................................................................

 تکلمه :

مکث رمانی نیمه کاره  از من است که هنوز دغدغه نوشتن و ادامه دادنش را دارم . فضای اثر برای کسانی که کارتون زیبای ” مکس و ماری” را دیده اند آشناست و در حقیقت رمان ادامه شخصیت مکس آن کارتون است به روایت من . قصد دارم به تناوب بخش های آن را در وبسایتم منتشر کنم و نظر دوستان و خوانندگان را در ادامه دادن آن پیاده کنم . کاری که به عنوان رمان آنلاین در فرنگ مشهور و معروف است !

توضیح اضافه در مورد زبان و زمان و ساختار اثر نمی دهم و متن را در مواجهه با مخاطب قرار می دهم تا چه قبول افتد و …

 

دانلود مکث / قسمت اول  

www.sherastan.ir
 

کلمات کلیدی این مطلب :  عشق ، تنهایی ، شعر سپید معاصر ، نوستالژی ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1392/10/16 در ساعت : 12:26:39   |  تعداد مشاهده این شعر :  876


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمد حسن بذرکار (محب)
1392/10/17 در ساعت : 14:27:20
چه زیبا.................................
امیر سیاهپوش
1392/10/16 در ساعت : 14:1:24
چه شعر زیبا و پر مغزی! دست مریزاد استاد عزیز
بسیار خوب بود غیر از نفس آخر:
«خدا را نخواهم بخشید ....»
هیچ چیز از این شعر خوب کم نمی شود اگر این لکه نباشد بل خیلی بهتر و موثرتر هم خواهد بود.
ببخشید جسارتم را
نسرین حیایی تهرانی
1392/10/16 در ساعت : 18:58:10
چه شعر فوق العاده ای. دست مریزاد
بهناز دهقان
1392/10/16 در ساعت : 12:51:55
جهان به گریه های من عادت دارد
و من هیچگاه
خدا را نخواهم بخشید ....
رضا محمدصالحی
1392/10/16 در ساعت : 13:49:8
و نبودنت گلویم را پاره می کند
دلم با آجر های این خانه پوکیده ست
گاهی که حتی دوستی هم نیست
که حسودیمان را کند

........ درود بر شما
مجید مه آبادی
1392/10/16 در ساعت : 15:13:36
بی تویی یعنی
سرمای سیاهی در کنار بخاری سرخ

درود /موفق باشی
دکتر آرزو صفایی
1392/10/16 در ساعت : 17:21:49
درود نیک مرد
هواره قلمت استوار در سرودن
محمدمهدی عبدالهی
1392/10/18 در ساعت : 10:20:49
سلام و عرض ادب بزرگوار
دست مریزاد
موید باشید
امیر سیاهپوش
1392/10/16 در ساعت : 14:6:25
موافقم با این فرمایشتون که ما مبتلا به نوعی متوسط نویسی و متوسط سرایی شده ایم. شاید این حال نتیجه بی حالی عمومی است شاید نتیجه ی تحسین و ترحیبهای بی جا و بی موقع و زائد است شاید هم از عدم ارتقاء دانش و بینش و توقف اخلاقی است. علی الظاهر شعرای امروز هم مثل هنرمندان معتقدند شعر گفتن نیاز به علم و دانش زیادی ندارد!...
یا علی
شبنم فرضی زاده
1392/10/16 در ساعت : 19:36:37
نگاهتان را دوست د اشتم

افرین
بازدید امروز : 30,896 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,195,207
logo-samandehi