| 
درود استاد نیک مهر سروده تان را دوست داشتم برقرار باشید &&&&&&&&&&&&&& درود ....... و سپاس فراوان از توجه شما اندیشمند فرهیخته
 | 
			| 
لحظه هایی زرد لحظه هایی سرخ خاطراتی شعله ور  دارد شاعر از  شب های  برف و باد مادری  در یک شب برفی  با دو بال آفتابی تا خدا کوچید کودک  از اندوه   شاعر شد  درود بر شما استاد عزیز  &&&&&&&&&&&&&&&&&&& سپاس بی پایان از توجه شما دوست گرانقدرم 
 | 
			| 
درود استاد بسیار لذت بردم از این شعر از این تصویر گری برقرار باشید &&&&&&&&&&&& درود بر شما ..... حضورتان را گرامی می دارم 
 | 
			| 
مادری  در یک شب برفی  با دو بال آفتابی تا خدا کوچید کودک  از اندوه   شاعر شد  سلام بر استاد نازنینم جناب اقای یزدانی همیشه مهربان بسیار زیبا  لذت بردم و اموختم درود بر شما دوستتون دارم &&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&  درود بی پایان ......  دوست گرانقدرم هنرمند فرهیخته  فهیم بخشی  سپاس از محبت شما 
 | 
			| 
سلام.  و درود بر جناب استاد یزدانی جندقی عزیز . . لذت برم . دستمریزاد   عمر باعزت  و سعادت تان مستدام  لحظه هایی زرد لحظه هایی سرخ خاطراتی شعله ور  دارد شاعر از  شب های  برف و باد مادری  در یک شب برفی  با دو بال آفتابی تا خدا کوچید کودک  از اندوه   شاعر شد &&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&& درود ............و سپاس بی پایان از توجه شما شاعر اندیشمند وفرهیخته 
 | 
			| 
سلام بزرگوار شاعرتوانایی هستید دست مریزاد  &&&&&&&&&&&&&&&&&& درودبی پایان ...  ..قلمرنجه فرمودید سپاس
 | 
			| 
درود جالب بود &&&&&&&&&&&&&&&&& سلام و درود مجید مه آبادی عزیز شاعر امروز و فردا ...
 | 
			| 
برف  می کوبید و سرما شعله ور می شد . . . کودک  از اندوه   شاعر شد  &&&&&&&&&&&&&&&&&&&&& درود بی پایان ... . قلمرنجه فرمودید سپاس 
 | 
			| 
آنطرف تر گرگ های هار نقشه ای از یک هجوم دسته جمعی طرح می کردند صبح آن شب اهل آبادی کودکی  را نیمه جان جستند در میان بوته های "تاق"__  برف آلود ___ کفش های نیمدارمادری را نیز خون آلود.. این قسمت از روایت بسیار تراژیک وغم آلود بود.زنده باشید.  &&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&& درود بی پایان و سپاس از شما دوست گرانقدرم شاعر و منتقد ارجمند حمید خصلتی 
 |