سلام
باشه پس نقد شعرتان را ببینید خانم محترم
1- مصرع اول هر غزل کلید ورود به قصر شیشه ای غزل است جای که شاه بیت غزل بر اریکه طنازی تکیه زده است حال در شعر شما این کلید کلید شکسته ای است ..چه تصویری چه خیالی چه حرف بزرگی چه تفکر عمیقی چه حرکت نویی در این مصرع است ؟؟؟
جز حرفی کلیشه ای چه دارد که بگوید و بدتر از آن مصرع دوم است که توضیحی برای مصرع دوم است
2-در مصرع سوم حذف فعل به قرینه معنوی( "کندن" به معنای احداث کردن یا حفر کردن یا "بودن " یعنی چاله ای در بغل چاه کندن یا وجود داشتن یا چیزی از این موارد که منظور شاعر بوده ) با معنی مصرع چهارم بیت را کلا بی معنی کرده است ...توجه داشته باشید که راه به چاله یا چاه ختم می شود و اصولا چاله و چاه راه نیستند و اصلا این بیت با معنی خاصی روبه رو نیست
3-در بیت سوم ترکیب واژه حربه بی پوشش در کنار عریان و پرده دری خلق چه احساس چه تفکر چه تصویر چه شور شاعرانه ای است . جز ارتباط بی ربط کلمات چه می تواند باشد آن هم با حذف فعل به قرینه لفظی در مصرع اول این بیت...
در بیت چهارم مصرع اول ایرادی ندارد اما وقتی آن را کنار مصرع دوم بیت قرار می دهیم باز دچار بی معنای محض می شویم ..کلمه ی لنگر درز این مصرع به کلیت بیت لطمه وارد کرده است می شد به جای آن کلمه های مثلا چون( در سر ) یا( در تن) یا ( مژده ی ) گذاشت اگر چه باز هم معنا کامل نیست اما بهتر از قبل می شود!
4-وقتی کلمه چاقو را به دست خودی یا ناخودی دادیه اید گرفتن تیغ به دست شما را نیز در زمره همان ها قرار می دهد به نظر باید مصرع دوم این بیت عوض شود چه بسا ارتباط افقی نیز آنچنان قوی نیامده است
5- در این بیت ساختار شکنی وجود دارد البته نه به شکل خوبش ..در کلمه ( آب رخ ) و استفاده از (آب رخ) اگر چه هر دو به یک معناست اما چون ترکیب آب رو و ساختن کلمه با معنای آبرو کلمه ای شناخته شده و ساختارمند است نمی شود کلمه آب رخ را به جای آن استفاده کرد و اصلا بردن آب رخ به به جای آب رو نه خوشایند است و نه به معنا قوت می بخشد این بیت نیز به همین دلیل معنا را خراب کرده است
6-نبود حرف (در ) در اول این بیت و وجود حرف اشاره( آن) این بیت را دچار ضعف کرده ..شان ما نیست در اصل باید در شان ما نیست باشد که شاعر به خاطر وزن حرف در را حذف کرده و مصرع را دپار مشکل نموده ..و حرف آن نیز حشو می باشد و نیازی اصلا به اشاره نیست و تنها اینجا باز به خاطر وز ن امده است
بیت آخر مصرع اول نبود یک کلمه واقعا احساس می شود ملاحضه کنید ( ما به " خاطر " معراج تو در اوج ترین پروازیم ..و نبود این کلمه که به خاطر وزن باز حذف شده کافی است تا بیت را دچار ضعف کند
این نقدها تنها نقد معنای هستند .در خصوص موارد دیگر باید بیش از این سخن گفت و ضعف های بیشمار دیگری را بیان نمود
کاش همان اول دکمه ی خوشم آمد را می زدم تا مثل دیگر دوستان مرا نیز احترام می کردند افسوس که هرگز تن به تعریف و تشویق ابلهانه نداده و نمی دهم چه دیگران بپسندند چه نپسندند
مانا باشید
........................................................
سلام
اول بايد بگم كه من ضعف ديدن خوشم آمدهاي بي شمار را ندارم شايد اين شما هستيد كه به خاطر خوشم آمد و برگزيده شدنتان در سايت كار را در مورد اين شعر به اينجا رسانده ايد
نقدتون هم فقط به معناي لقمه ي جويده شده و آماده در دهان مخاطب گذاشتنه
به هرحال اين نظر شماست و نظر يك نفر هيچوقت نميتونه معيار ضعف يا قوت يك اثر باشه
ممنون از نقد خصمانه و مغرضانه تون ..