ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



ثبت است بر جریده عالم دوام ما ..

هرزه گويي سندي بر تب هذيان زده هاست
زاده ی ذهن عقب مانده ی شیطان زده هاست

چاله ای در بغل چاه ندانم کاری ست
راه بیراهه و مسدود بیابان زده هاست

مثل هر بار دگر تکیه به هر پرده دری
آخرین حربه ی بی پوشش عریان زده هاست

ما که آسوده تر از قبل به دریا زده ایم
وحشت از غرق شدن لنگر طوفان زده هاست

ما به چاقوی خودی ، ناخودی عادت داریم
تیغ ما تیزتر از فتنه ی عصیان زده هاست

ریشه در قمصر کاشان زده آب رُختان
سعی بر بردن آن خواب پریشان زده هاست

شأن ما نيست در اين عرصه كه پا پس بكشيم
اين فقط چاره ي آن تازه به دوران زده هاست

ما به معراج تو در اوج ترین پروازیم
خار این است که در خاطر نسیان زده هاست

شکیبا غفاریان


موضوعات :  اجتماعی ، آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1392/10/9 در ساعت : 20:28:57   |  تعداد مشاهده این شعر :  1906


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

دکتر آرزو صفایی
1392/10/9 در ساعت : 20:52:13
درود بسیار بر شکیبای عزیزم
بانوی شعر و ادب
زیبا سروده ات حزین است اما حقیقی
نویسا بمانید مهربان

.......................................

سلام بر دوست نازنین و همیشه همراهم
ممنون از حضور صمیمانه و نظر لطفت عزیزم
پاینده باشی ..
راشین گوهرشاهی
1392/10/11 در ساعت : 11:53:32
مثل هر بار دگر تکیه به هر پرده دری

آخرین حربه ی بی پوشش عریان زده هاست





نيكو سروده ايد بانو

نويسا مانيد و شاعر

...........................................................

ممنونم راشین عزیزم
حمید خصلتی
1392/10/16 در ساعت : 23:53:7
سلام بر شاعر وسلام بردوست عزیزی که در ذیل این شعر نظر گذاشته اند ومشخص نیست شعر ار قرار بوده نقد کنند یا زحمات عزیزان در قسمت اشعار منتخب را زیر سوال ببرند؟دوست عزیز نوشته اید :این شعر از نظر معنا رنج می برد
کلمات بسیار بی معنی در کنار هم قرار گرفته اند!
چرا مثال نیاورده اید اگر مثلا انتقادی بر سطریا سطر هایی از شعر وارد می دانید چه بهتر که آن سطر ها رابیاورید واشکال وارده را در کنار آن با دلیل بنویسید تا هم شاعر منتفع شود وهم ما مخاطبین.چرا کلی گویی می فرمایید؟
یا این جمله:
استفاده از فعل به صورت قرینه لفظی در چند مورد به غزل ضربه وارد کرده است
در کدام بیت این اتفاق افتاده چرا نفرموده اید؟
و اما این چند سطر:
نمی دانم چه کسی یا کسانی اقدام به انتخاب اشعار برگزیده می کنند و هرگز هم نمی خواهم بدانم
اگر حضرات خسته شده اند از این کار یا دیگر خود به سر منزل مقصود رسیده اند خواهشمند است بگویند تا دیگران معطل و بازیچه ندانم کاری های انها نشوند
به نوشته های سرتاسر گوشه تار وتوهین آمیزتان دقت کرده اید.اگر شما از انتخاب اشعار ناراحت نیستید پس این چه جور صحبت کردن است؟
اصلا چه ارتباطی به شعر این خواهر محترم دارد که ذیل شعر ایشان این مطالب را می آورید وآن هم به ستون نقد ارسال می کنید؟مگر اینکه دنبال ایجاد جنجال بوده باشید.
این اولین بار نیست که دوستان بی انصافی ذیل شعر دوستان اینگونه مطالبی را می نویسند.عزیز من چرا از امکانات سایت در جهت مثبت استفاده نمی کنیم؟
همین چند روز پیش بود که برای بانوی شاعر دیگر بعضی از دوستان کم لطف مطالبی را ارسال کرده بودند وحال نوبت این عزیز است هر چند ایشان چندان اعتراضی نسبت به این بی انصافی نکرده اند.
عزیز من اگر قدرت نقد دارید منصفانه ودور از وهن وکنایه نقدی بنویسید ومنتشر کنید هر چند به قول خودتان سالها پیش آرد تان را بیخته اید والک تان را آویخته ولابد نیازی به نوشتن نقد هایی در حد این ساید کم شان ندارید .قدری انصاف خوب است.از خانم غفاریان هم پوزش می خواهم که نقدی ونظری بر شعرشان ننوشته ام واینگونه وقت ایشان وبقیه دوستان را گرفتم.
یا حق

..........................................................

سلام جناب خصلتي بزرگوار
ممنون از عنايتتون
فكر ميكردم چون اين شعر هم از پيشخوان و هم از ليست اشعار برگزيده عبور كرده ديگه امكان مشاهده ي مباحث به وجود آماده در موردش وجود نداره
اما با كمال خوشحالي ديدم هيچ نكته اي از نظر مديران و مسئولين اين سايت پنهان نميمونه كه اين خود نشان از نظارت و كنترل خوب و توجه دست اندركاران عزيز به همه ي موارد در گوشه و كنار سايت داره كه بابتش به شما عزيزان مسئوليت پذير تبريك ميگم
تصميم داشتم اگه اين بحث ادامه پيدا كنه شما رو به شكلي از اين مورد آگاه كنم
و شما رو به ياري بطلبم كه ديدم خودتون زحمتش رو كشيديد
از محبت و لطفتون بي نهايت سپاسگزارم
پاينده باشيد
صمد ذیفر
1392/10/10 در ساعت : 12:2:37
سلام.
درود بانو غفاریان گرامی.
غزل زیبا و کوبنده ایست دستمریزاد.
پاینده باشید.

شأن ما نيست در اين عرصه كه پا پس بكشيم
اين فقط چاره ي آن تازه به دوران زده هاست

................................................

درود بر شما و حضور پرمهر و نظر لطفتان
توجه و عنایتتان را سپاس
مانا باشید جناب ذیفر بزرگوار
افرا عسکریان
1392/10/15 در ساعت : 13:37:31
سلام

این شعر از نظر معنا رنج می برد
کلمات بسیار بی معنی در کنار هم قرار گرفته اند
و استفاده از فعل به صورت قرینه لفظی در چند مورد به غزل ضربه وارد کرده است.

نمی دانم چه کسی یا کسانی اقدام به انتخاب اشعار برگزیده می کنند و هرگز هم نمی خواهم بدانم
اما با توجه به اینکه شاعران تازه کار زیادی در این سایت عضو هستند و با دیدن این اشعار آثار خود را محک می زنند و نوعی شاخص برای ارزشیابی آثارشان محسوب می شوند. توصیه می کنم در انتخاب این آثار احساس مسئولبت بیشتری شود .اکثر آثار برگزیده دارای ضعف های فاحش دستوری ، معنایی ، ساختاری، زبانی ، وزنی و محتوایی هستند.

اگر حضرات خسته شده اند از این کار یا دیگر خود به سر منزل مقصود رسیده اند خواهشمند است بگویند تا دیگران معطل و بازیچه ندانم کاری های انها نشوند

همینجا هم اعلام می کنم هرگز هرگز هرگز میلی به انتخاب آثارم به عنوان شعر برگزیده ندارم. متولیان مقصود بنده را اشتباه برداشت نکنند چرا که من سالهاست " آرد خود را بیخته ام و الک خود را آویخته ام"

نقدها را هم هر چند تلخ به مکان مشاهده بگذارید تا همگان ببینند ، یا نقاد را گردن زده یا حکم به حق بودن سخنش بدهند

مانا باشید

.......................................................................

سلام جناب عسكريان
من به نظر شما احترام ميذارم و ممنونم از نقدتون
اما شما اگه گلايه و رنجشي از مديران و مسولين سايت دارين بهتره از طريق راههاي ارتباطي كه در دسترستون گذاشتن عمل كنين
و ناراحتيتون رو سر شعر ديگران خالي نكنين
هدف من از عضويت در اين سايت و درج اشعارم استفاده از راهنماييها و نقدهاست
البته برگزيده شدن شعر هم باعث انگيزه و تشويق ميشه اما هدف اصلي من از اينكه اينجام بالا رفتن دانش شعري و تبادل نظره
كمتر از سه ساله كه شعر ميگم و تو اين مدت كم حداقل ده مقام كشوري و ده ها مقام استاني و منطقه اي كسب كردم
همين شعر كه شما اينجوري به جونش افتادين سال گذشته برگزيده ي كنگره ملي پيامبر اعظم(ص) بوده و تو كتاب كنگره به اسم "شميم احمد" هم به چاپ رسيده
يعني ده ها مخاطب خاص و عام متوجه اشكالات اين شعر نشدن فقط شما شدين؟
من نه با دست اندركاران اين سايت رفاقت و رابطه اي خاص دارم و نه لزوم و نيازي براي برقراري چنين روابطي ميبينم
نقد كردن خودش يه هنره و شما اگه سواد اين كارو نداريد بهتره ساكت باشيد تا نظرتون به جاي سازنده بودن مخرب نباشه
برقرار باشيد


افرا عسکریان
1392/10/16 در ساعت : 13:40:12
سلام

سن و سال و سابقه شعری ملاک شاعر بودن نیست چه بسا من هجده سال است که شعر می گویم

و اولین لوح تقدیر من در زمان دانش آموزی در سال 74 بوده است



مقام هایتان را هم به رخ نکشید که من و دیگران زیاد از این ها را تجربه کرده ایم

وباید بگویم به این جشنواره های بی خود کشوری و استانی هم دل نبندید و برگزیده شدن در آنها را ملاک خوب بودن شعرتان ندانید.خود من چندین بار داور بوده ام ودیده ام که ملاک انتخاب شعر خوب از سوی متولیان جشنواره ها شکل و سر و وضع شاعر و ارتباط شاعر ودست های پشت پرده است.نه شعر ، این شعرهم اگر برگزیده ی همین جشنواره ها باشد که تکلیفش معلوم است.و من هنوز بر سر حرف خود هستم این اثر دچار معایب زیادی است



و در پایان توصیه می کنم به کسی که در راه شاعری حتی یک روز از شما سابقه بیشتری دارد احترام بگذاری نه توهین کنی ، البته تعجبی هم ندارد یکی دوبار برگزیده شدن در جشنواره های اینچنینی حق گستاخی را نه تنها به شما بلکه به خیلی ها در این کشور داده است ، افسوس که شاعران شاعر در کنج خانه ها سکوت اختیار کرده اند، و شاعر نما ها میدان دار شعر شده اند ، ...مانا باشی

................................................................

سلام
من شما رو نمي شناسم و نميدونم شعرتون چند روز يا چند سال از شعر من بزرگتره
من فقط جواب توهينهاي شما رو دادم چرا ناراحت شديد؟
و الان هم كه بر شدت و كيفيت و كميت توهينهاتون افزوديد
كي به شما اجازه داده هرچي دوست دارين به اسم نقد پاي يك شعر بنويسيد؟
خوشبختانه شعر من با هيچكدوم از اين معيارهايي كه شما براي داوري اسم برديد برگزيده نشده من خودم اينگونه داوريها رو محكوم كرده و ميكنم و از ناداوريهاي رايج در كنگره ها و جشنواره هاي امروز رنج ميبرم و سروده هاي زيادي هم در اين زمينه دارم
بحث به رخ كشيدن نيست شايد شما هم الان به خاطر همون تجربه ها اينقدر گستاخانه به شعر ديگران ميتازيد و همون برگزيده شدن ها به اينجا رسونده باشدتون
شاعران شاعر اگه يكيشون شما باشيد كه واقعا بايد تاسف خورد به حال بقیه
اين جشنواره ها اگه بيخودي يا باخودي اند و يا ملاك خوبي براي قدرت اشعار نيستند به هر حال حرف اول رو تو ضعف و قدرت شعرها ميزنند حتي در همين سايت هم بر سر برگزيده شدن و نشدن دعواست
شما اگه شعر منو درست نقد ميكرديد و در ادامه نقدتون چيزهايي كه ربطي به من و شعرم نداره نميگفتيد من ممنونتون هم بودم و به خاطر كمكي كه به دانش شعري من كرديد چه بسا مديون محبتتون ميشدم اما شما مسائلي رو پيش كشيديد كه ربطي به من نداشت
الان هم اگه معايب زياد شعرم رو بگيد و نقد كنيد با وجود همه ي اين حرفها پذيرا و ممنون هستم
برقرار باشيد
احمد فرنود
1392/10/9 در ساعت : 21:55:47
درود

ما که آسوده تر از قبل به دریا زده ایم
وحشت از غرق شدن لنگر طوفان زده هاست

بسیار لذتبخش و متین...قلمتان جاوید.

...........................................

سلام و سپاس جناب فرنود
لطفتان مستدام
افرا عسکریان
1392/10/17 در ساعت : 13:16:56
سلام
باشه پس نقد شعرتان را ببینید خانم محترم

1- مصرع اول هر غزل کلید ورود به قصر شیشه ای غزل است جای که شاه بیت غزل بر اریکه طنازی تکیه زده است حال در شعر شما این کلید کلید شکسته ای است ..چه تصویری چه خیالی چه حرف بزرگی چه تفکر عمیقی چه حرکت نویی در این مصرع است ؟؟؟
جز حرفی کلیشه ای چه دارد که بگوید و بدتر از آن مصرع دوم است که توضیحی برای مصرع دوم است

2-در مصرع سوم حذف فعل به قرینه معنوی( "کندن" به معنای احداث کردن یا حفر کردن یا "بودن " یعنی چاله ای در بغل چاه کندن یا وجود داشتن یا چیزی از این موارد که منظور شاعر بوده ) با معنی مصرع چهارم بیت را کلا بی معنی کرده است ...توجه داشته باشید که راه به چاله یا چاه ختم می شود و اصولا چاله و چاه راه نیستند و اصلا این بیت با معنی خاصی روبه رو نیست

3-در بیت سوم ترکیب واژه حربه بی پوشش در کنار عریان و پرده دری خلق چه احساس چه تفکر چه تصویر چه شور شاعرانه ای است . جز ارتباط بی ربط کلمات چه می تواند باشد آن هم با حذف فعل به قرینه لفظی در مصرع اول این بیت...

در بیت چهارم مصرع اول ایرادی ندارد اما وقتی آن را کنار مصرع دوم بیت قرار می دهیم باز دچار بی معنای محض می شویم ..کلمه ی لنگر درز این مصرع به کلیت بیت لطمه وارد کرده است می شد به جای آن کلمه های مثلا چون( در سر ) یا( در تن) یا ( مژده ی ) گذاشت اگر چه باز هم معنا کامل نیست اما بهتر از قبل می شود!
4-وقتی کلمه چاقو را به دست خودی یا ناخودی دادیه اید گرفتن تیغ به دست شما را نیز در زمره همان ها قرار می دهد به نظر باید مصرع دوم این بیت عوض شود چه بسا ارتباط افقی نیز آنچنان قوی نیامده است
5- در این بیت ساختار شکنی وجود دارد البته نه به شکل خوبش ..در کلمه ( آب رخ ) و استفاده از (آب رخ) اگر چه هر دو به یک معناست اما چون ترکیب آب رو و ساختن کلمه با معنای آبرو کلمه ای شناخته شده و ساختارمند است نمی شود کلمه آب رخ را به جای آن استفاده کرد و اصلا بردن آب رخ به به جای آب رو نه خوشایند است و نه به معنا قوت می بخشد این بیت نیز به همین دلیل معنا را خراب کرده است
6-نبود حرف (در ) در اول این بیت و وجود حرف اشاره( آن) این بیت را دچار ضعف کرده ..شان ما نیست در اصل باید در شان ما نیست باشد که شاعر به خاطر وزن حرف در را حذف کرده و مصرع را دپار مشکل نموده ..و حرف آن نیز حشو می باشد و نیازی اصلا به اشاره نیست و تنها اینجا باز به خاطر وز ن امده است

بیت آخر مصرع اول نبود یک کلمه واقعا احساس می شود ملاحضه کنید ( ما به " خاطر " معراج تو در اوج ترین پروازیم ..و نبود این کلمه که به خاطر وزن باز حذف شده کافی است تا بیت را دچار ضعف کند

این نقدها تنها نقد معنای هستند .در خصوص موارد دیگر باید بیش از این سخن گفت و ضعف های بیشمار دیگری را بیان نمود


کاش همان اول دکمه ی خوشم آمد را می زدم تا مثل دیگر دوستان مرا نیز احترام می کردند افسوس که هرگز تن به تعریف و تشویق ابلهانه نداده و نمی دهم چه دیگران بپسندند چه نپسندند

مانا باشید

........................................................

سلام
اول بايد بگم كه من ضعف ديدن خوشم آمدهاي بي شمار را ندارم شايد اين شما هستيد كه به خاطر خوشم آمد و برگزيده شدنتان در سايت كار را در مورد اين شعر به اينجا رسانده ايد
نقدتون هم فقط به معناي لقمه ي جويده شده و آماده در دهان مخاطب گذاشتنه
به هرحال اين نظر شماست و نظر يك نفر هيچوقت نميتونه معيار ضعف يا قوت يك اثر باشه
ممنون از نقد خصمانه و مغرضانه تون ..


داود نصیری
1392/10/9 در ساعت : 23:28:17
با سلام. خدمت شما
بسیار زیبا و قوی سروده آید در پناه حضرتش موید باشید

..........................................................

درود بر شما و حضور پرمهرتان
نگاه زیبابینتان را سپاس جناب نصیری بزرگوار
بازدید امروز : 11,908 | بازدید دیروز : 19,763 | بازدید کل : 123,970,508
logo-samandehi