ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



داری به تاخت می روی و پخش می کنی ... از یال های مشکی خود بوی تند تر ...


چشمم به مهر توست نه بر تیغه ی تبر



آغاز کن مرا و ته ماجرا ببر



نفروش قلب ساده ی من را به هیچ کس



جز تو نمانده است برایم کسی دگر



هیزم شکن دمی نشکن سینه ی مرا



دردم از این که هست نکن باز بیشتر



ای نوعروس حجله ی آبادی جنون



ای مادیان سرکش و چشمان ِخیره سر



سرکش تر از تمامیِ اسبان وحشی ام



جز زهر چشم تو به تنم نیست کارگر



دلتنگ بوی تو شده امشب تمام من



می گردم و ندیده ام از روی تو اثر



افتاده ام به پایت و غیر تو هیچ کس ...



از درد های سینه ی من نیست با خبر



داری به تاخت می روی و پخش می کنی



از یالهای مشکی خود بوی تند تر



دارم هلاک می شوم از عطر مادگی



این گونه  خوب نیست کمی هم یواش تر



بازی تمام نیست نرو پیش من بمان



بی فایده است هرچه بگویی کلاغ پر ...



24/4/1390 سید مهدی نژادهاشمی شوریده


کلمات کلیدی این مطلب :  داری ، به ، تاخت ، می ، روی ، و ، پخش ، می ، کنی ، ... ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/5/11 در ساعت : 12:0:9   |  تعداد مشاهده این شعر :  1379


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

مصطفی پورکریمی
1390/5/12 در ساعت : 2:12:23
سلام جناب نژادهاشمی

ای نوعروس حجله ی آبادی جنون


ای مادیان سرکش و چشمان ِخیره سر


سرکش تر از تمامیِ اسبان وحشی ام


جز زهر چشم تو به تنم نیست کارگر

غزل درخور توجه و تأمل برانگیزی ست .
راستش تشبیهات "مادیان سرکش" و "اسب وحشی" برایم عجیب است اگر ممکن است توضیحی بدهید .
بازدید امروز : 6,005 | بازدید دیروز : 56,896 | بازدید کل : 123,227,212
logo-samandehi