درود بر شما زیبا بود
مرضیه عاطفی
1392/9/13 در ساعت : 15:52:26
متشکرم از اظهار لطفتان
|
|
زیبا بود. حماسه داشت و حزن. و ذلالت نداشت. این خیلی خوب بود.
مرضیه عاطفی
1392/9/14 در ساعت : 10:58:7
بسیار ممنونم از اظهار نظرتان
|
|
درود پیشرفت هات مشهوده واین چیزهاست که منو خوشحال میکنه اجرت باعشق
مرضیه عاطفی
1392/9/13 در ساعت : 12:8:41
سلام و سپاس از شبنم عزیزم هر چه هست اول به لطف پاکان عالم و بعد هم از حسن توجه و حسن نظر امثال شماست. حضور نگاهت مستدام شاعر
|
|
غزل خوبی مهمانتان شدم پایدار باشید
مرضیه عاطفی
1392/9/16 در ساعت : 0:8:12
متشکرم از حضورتان
|
|
روی پیشانیِ سر تا سرِ عرش، سرخی خون کبوتر پاشید چه غریبانه و معصوم هنوز؛ هِق هقَش در دلِ پیکر مانده درود بر شما ماجور باشید
مرضیه عاطفی
1392/9/13 در ساعت : 15:53:59
سپاس جناب محمدصالحی حضورتان مغتنم
|
|
درود بر شما و احساس پاک و زیبای جاری بر کلامتان بسیار زیبا و ارزشمند پاینده باشید
مرضیه عاطفی
1392/9/14 در ساعت : 23:53:56
زیبا حضور شماست و حسن نظرتان
|
|
سلام
آفرین
آفرین
مرضیه عاطفی
1392/9/16 در ساعت : 0:8:37
سلام جناب ارغوان سپاس بسیار از حسن نظرتان
|
|
عالي بود مرضيه ي عزيزم مخصوصاً بيت سوم و چهارم و پنجم مأجور و حاجت روا باشي عزيزم
مرضیه عاطفی
1392/9/13 در ساعت : 13:27:57
ممنون که خوندی شکیبا جان حسن نظر همیشه ت بهترین انگیزه ست برام همه حاجتهامون خصوصا فرج حضرت مهدی(عج) روا بشه انشاءالله
|
|
مادری بین دوراهیِ بدی ست، بین مظلومیت همسر و طفل نگران است و خدایا به دلش، حسرت بوسه ی آخر مانده پرده ی خیمه عقب رفت، زنی ؛ بغض کرده غمِ لالایی را اشکِ او زل زده بر گهواره، با غمی سخت برابر مانده! درود... درودها...
مرضیه عاطفی
1392/9/14 در ساعت : 10:55:29
سپاسگزارم از حسن توجه تان جناب افخمی اردکانی
|
|
سلام غزل تقریبأ موفقی است واین نشان از رشد شعری شاعردارد فقط در مصراع روی پیشانی سرتاسر عرش ، سرخی خون کبوتر پاشید دقت بیشتری می طلبد اول این که : سرتاسر عرش حشو است دوم : نهاد فعل پاشید مشخص نیست که چه کسی بوده وسوم اگر می شد را علامت مفعولی برای خون کبوتر بیاورید بهتر می شد خون کبوتر را پاشید بقیه ی ابیات خوب است موفق باشید
مرضیه عاطفی
1392/9/15 در ساعت : 0:0:34
سلام و درود بر شما متشکرم از توجه استادانه تان. خوشحالم از اینکه ذره ای پیشرفت داشته باشم چون هدفم بر این است. در مورد نظر شما هم باید عرض کنم خودم هم راجع به این بیت معتقدم جای تغییر دارد مخصوصا "رای مفعولی" که شما هم به آن اشاره فرمودید من نیز در نظرم بود. چشم! حتما نظراتتان را مورد توجه قرار خواهم داد. با سپاس فراوان
|
|
|
وای از آن لحظه که بر دستِ پدر، عشقِ شش ماهه ی مادر مانده
درود بر اینهمه شاعرانگی.غزل زیبایی بود عزیزم.فقط احساس می کنم هق هقش در دل پیکر مانده از لحاظ معنایی چندان صحیح نیست ویا حداقل ترکیب خوشایندی ایجاد نشده بهتره روش فکر کنی چون هق هق گریه(چشم)با دل وپیکر یه جورایی ناهماهنگه موفق باشی.
|
آخرین پاسخ هَل مِن ناصر در گلوگاهِ کبوتر مانده سلام. این واقعا اوج حماسه را در اوج مظلومیت نشان داد. خداوند پناهتان به زیارت قبرشان مشرف شوید. بارها و بارها
مرضیه عاطفی
1392/9/13 در ساعت : 13:30:3
سلام بر شما سپاسگزارم از حضور و دعای زیبایتان در حقم که بزرگترین آرزویم است
|
|
درود بانو زیباست دست مریزاد
مرضیه عاطفی
1392/9/14 در ساعت : 10:56:38
ممنونم از حضور و نگاه زیبا بینت بانو
|
|
سلام و عرض ادب بزرگوار بسيار عالي بود اجرتان با شش ماهه ارباب بي كفن التماس دعا
مرضیه عاطفی
1392/9/15 در ساعت : 0:1:13
سلام و درود بر حضورتان اجر تمام عاشقان حضرت؛ با نگاه پاک مادر بی حرمش
|
|