ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



عاشقانه

یک غزل قدیمی و بلند امیدوارم خسته کننده نباشه

سفر کردم به سویت تا بدانی
کمر بستم به قتل بدگمانی
به احساسات نابت شک نکردم
یقین دارم یقین دارم همانی
تو نت های کشیده در سه تاری
طنین صوت بی مرز بنانی
شبیه چشم آهو با نجابت
شبیه دست رویا بیکرانی
و این مرد سراپا آرزو را
به فصل سبز عشقت می کشانی
برای کفتران جلد شعرت
بریز از روی عادت آب و دانی
تو را تا بی نهایت دوست دارم
تو را حس می کنم ای آسمانی
و دیگر آنقدر غرق تو هستم
که در هر بند اشعارم روانی
نمی خواهم که در خوابم ببینم
تو حتی لحظه ای با دیگرانی
سکوتت با سکوتم همصدا شد
غزل می بارد از این همزبانی
تو حق داری کمی مغرور باشی
مرا از خلوت چشمت برانی
تو را بر حرمت این عاشقانه
تو را بر زاد روز مهربانی
بگو از قهرمان قصه هایت
چه می خواهی چه می خواهی بدانی
بگو یک بار دیگر تا همیشه
بگو با یک تبسم یا تکانی
که این بسته به زنجیر عطش را
به دریای صداقت می رسانی

کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1392/9/13 در ساعت : 10:53:12   |  تعداد مشاهده این شعر :  559


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمدرضا بداغی
1392/9/13 در ساعت : 11:36:29
درود بر شما
بسیار زیبا با مضمون و ترکیباتی نو
شبنم فرضی زاده
1392/12/13 در ساعت : 10:3:32
چقدر دوست داشتم این ترانه رو
افرین
بازدید امروز : 10,903 | بازدید دیروز : 56,896 | بازدید کل : 123,232,110
logo-samandehi