|
دوبيتي شد قطار و ... از دل من قطار " اصفهان - بوشهر " رد شد درودها شاعر
|
سلام برادرم.دوبیتی های زلال وزیبایت رازمزمه کردم وعرق شرم برپیشانی ام نشست.خاطره ی آن شب بارانی که همنفس ساحل بودم وبادوبیتی های صمیمانه ات،خلوتم رامعطرمی کردی برایم تکرارشد.دوبیتی هایت،پی درپی به این مسافرخسته،شوروحالی می بخشید.من هم سرذوق آمدم ودوبیتی واره هایی درپاسخ به دوبیتی هایت سرودم که دریک پست جداگانه،به یادگارخواهم گذاشت.خداوندبه شماقوت وقدرت بدهدتادربیان رنج های وسرگشتگی های انسان امروز،آثاری ماندگارخلق کنی.دلت به زمزمه عشق ،خوش باد.
محمدرضا سلیمی
1392/9/8 در ساعت : 15:21:13
سلام استاد بزرگوارم
صمیمیت و مهربانی شما را ارزشی ست که در کلمه نمی گنجد. این قطار واژگان به گردپای انسانیت شما هم نمی رسند
دیر پای و شاد زی
|
|
خانه دوست كجاست؟ در فلق بود كه پرسيد سوار ... ***** دوست شاعرم ، سلیمی عزیز ! بعد از سلام ، با استاد انصاری نژاد در باره زلالی و مهربانی تو صحبت می کردم . جوانمرد ! نفست گرم و آفتاب شعرت ، پر فروغ . سبز و سربلند باشی .
محمدرضا سلیمی
1392/9/12 در ساعت : 0:16:52
سلام بر استاد اسماعيلى ارجمند
استاد انصارىنژاد به حقير لطف بسيار دارند
نظر لطف شماست
هر دو بزرگوار زنده باشيد و سربلند ان شاء الله
|
|
|
سلام بر جناب اقای سلیمی عزیز درود بر طبع روان و پاکتان لذت بردم ازین همه احساس معطر و روان زنده باشی
|
بسیار زیبا و دلنشین بود. خدای هر دو عزیز را حفظ بفرماید.
محمدرضا سلیمی
1392/9/7 در ساعت : 10:4:38
ممنون
و خدانگهدار شما
|
|