درود استاد خوش عمل گرامی
سروده خوبتون چقدر شبیه این شعر «ریاضی یزدی» است :
/ اي شه طوس كه سلطان سرير دو سرايي
ما سوي الله همه ظل تو و تو ظل خدايي
خازن مخزن اسماء تعالي و تقدس
ولي ملك قدر منشي ديوان قضايي
ثقل اكبر كه به فرمان نبي تا لب كوثر
نيست بين تو و قرآن به خداوند جدايي
نظري هم ز عنايت به من گوشه نشين كن
اي كه در پادشهي صاحب ايوان طلايي
واي فردا اگر امروز ز من دست نگيري
اي كه خود دست خدا و پسر خون خدايي
آمدم قبر تو بوسيدم و رفتم به اميدي
كه شب اول قبرم تو به ديدار من آيي
به همه جرم و خطا بر درت اي شاه معظم
آمدم با دو صد افغان و نوا من به گدايي
پرده دار حرم سر عفاف ملكوتي
آيهي حق فوق سماوات علايي
باز بر روي «رياضي» زره لطف نظر كن
كه كند همچو نوايي به جهان كامروايي/
««««««««««««««««««««««««««««
درود و فراوان درود.از حضور فیّاضتان ممنونم.ارادتمند این سروده ی استاد فقید ریاضی یزدی (رض) را ندیده بودم و با درج عالی مستفیض شدم.