ای عشق چرا .. غم؟ سر تهمینه سلامت........از چشم همه تهمتن افتاد که افتاد
گیرم که گذارت به من افتاد........که افتاد
مرغی به هوای چمن افتاد که افتاد
از این همه باری که در آغوش درخت است
یک برگ به دامان من افتاد که افتاد
من تشنگی دشت و تو شوریدگی رود
آشوب به دشت و دمن افتاد که افتاد
سرمستی موجیم و در اندیشه ی ساحل
دریای شراب از دهن افتاد که افتاد
ای کوه به ناکامی شیرین تو شادم
از شانه ی تو کوهکن افتاد که افتاد
ای عشق چرا غم؟ سر تهمینه سلامت
از چشم همه تهمتن افتاد که افتاد
می رقصم و سرمست هماغوشی بادم
ای باد بوز پیرهن افتاد که افتاد
ای گور مرا تنگ در آغوش خودت گیر
شرمنده چرایی ؟...کفن افتاد که افتاد
رضا کرمی
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/5/1 در ساعت : 13:19:19
| تعداد مشاهده این شعر :
2123
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.