ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



دوسيه استنطاق:شاعري در كار نيست!
دوسيه استنطاق:شاعري در كار نيست!

آيدين ضيايي/نگاه آسيب شناسانه به شعر معاصر

 ادبیات چیست؟ نوشتن چیست؟ نوشتن برای چیست؟ نوشتن برای کیست؟ آیا اقتصاد نوشتار همان درجه ی صفر نوشتار بارت است که ایجاد شبهه نوشتار می کند و شبهه ادبیات؟ و این شبیه بودن راه را برای خروج از هر آن چه اسلوب نوشتن است فراهم می کند؟ شبه نوشتار در ضمیر خود از هر نوع برانگیخته گی خالی ست و این خلأ را مي خواهد با دخیل بستن به فُرم ، جبران کند.
گاهي انتظام شعری در راستای قاعده افزایی موسیقیایی و قاعده مندی به توقف معنایی می انجامد و این در سفید نویسی معاصر با سوء تفاهم توليد شعر به ناپایداری و خنثا بودن فرایند زبانی منجر خواهد شد و این هر دو در قالب شبهه شعر جاي ميگيرند.
در این جا با یک بحران مواجه می شویم که باید دید سرچشمه ی این بحران از کجاست؟ و انعکاس تاریخی آن در ادبیات معاصر چه بوده؟ و این ادبیات یا همان شبه ادبیات در ادبیات متحول کنونی با داشتن کدام ویژگی سقط شده؟ و این کودک ناکامل ادبیات به کجا می رود؟ و این میراث ادبی با داشتن صبغه ی تا حدود زیاد تثبیت شده ،چگونه ختم به این شبه ادبیات و خلق این ادبیات نارس و البته مدعی شده است؟
بحران ادبیات که نه! همان شبه ادبیات ما ناشی از الگوست؛ الگوهای غلط ، و الگوهای مشتبه با اصل. الگوهای درست در بافتی از تولیدات دارای صبغه ی قاعده مندی ظاهری، شعر را در ساختار کلاسیک دچار بحران کرده که رفع اتهام از این بحران با تبصره ای که در گرایشات نو و پست مدرن در قوالب سنتی رسوخ کرده صورت می گیرد.
الگوهای شبیه به اصل استفاده از زبانی پراتیکی ست که این اشتهار بدون توجه به جداسازی های زبان شاعرانه منجر به نوشتار ادبی و شعر نمی شود چون صرف شکستن نحو زبان دلیلی برای عدول از نحو زبان و زبان خودکار نشده و به تبع آن منجر به ایجاد شعر نمي شود .این نوع از استفاده در شبه شعر حاضر با داشتن ساخت و هنجار زبان ارتباطی و پراتیکی، حتا در برقراری ارتباط هم دچار کاستی می گردد؛ به این شکل که اگر در حین مکالمه برای برقراری ارتباط ،کلمات و مفاهیمی را سفید كرده و حذف كنيم در اصل ارتباط ،که قصد اصلی ست خدشه وار شده و این انگاره ،نه رهایی از نُرم های گفتاری بلکه بار انتقال معانی و مفهوم با کارکرد ارتباطی صرف را بی هیچ علت ادبی و هستی شناسانه اي سنگین می کند.
این زبان عصیان مستقل شاعرانه را شبیه سازی می کند و زبان غیر بیرونی شاعرانه را با کارکرد ارتباطی بیرونی به شبه شعر هایی مبدل مي كند که برای لگد مال کردن تمام تجربیات کنش گر زبلانی شاعرانه که در برابر تمام عادات زبانی شوریده كافي ست. زبان طبیعی به واسطه ی منش ابزاری و واسطه گانی اش شفاف و گذرنده شده که این زبان را با کسر کردن به نمایشی شبیه سازی شده از قاعده کاهی مبدل می کند. تمام این ها در مجالست با الگوی شبيه و الگوی غلط ،همـ داستان اند و هم چون حباب هایی اند با لایه ای بی ثبات که باد شده اند و هر لحظه برای رو شدن دست این شبه شاعران آماده ی فنا هستند. دومین بحران، بحران دریوزگی است. دریوزگی برای بازآفرینی شکل ها و ساختار هایی که بوده و این ساختار ها به عنوان هر آن چه در قبال شان ساخته شده اشباع شده است .
با آن چه گفته شد می توان بحران را به تمامی لمس کرد ولی برای تجربه ی اعماق آن نیاز به ارائه ی صورت مسئله است یعنی کسی که رونوشتی از آن چه به عنوان شبه شعر نوشته شده ارائه کند. باید اقرار بگیرد و هدف از نوشتار مشخص شود البته این هدف نه پیام نوشتار بلکه هدف ایجاد اثر است. از این جاست که به دلیل خلأ مفرط در زبان و بیان شبه شعر باید در فرا متن شبه شاعر به جستجو نشست باید متوسل به فراتر از این شد تا نمود های این وانمودگی شبیه سازی شده و ارتباط با خواستگاه ش هم معلوم شود.
برای ادبیات بحران زده ی فعلی باید مُفَتّش بود باید از متون ایجادی نازل به فراسوی علت ایجاد رسید و نیت را از این ایجاد ،نه کشف، بلکه مشخص کرد بايد متون را مُقُر آورد!. باید حتا از روش های پژوهش هم فراتر رفت ( روش های قضاوت). ادبیات بحران زده ی معاصر نه به یک قاضی بلکه نیاز به پلیسی تمام عیار دارد. ایراد بر سوژه ی دموکرات ادبی از همین جا وارد می شود که باعث ایجاد این تک بودگی محض شده و باعث ایجاد تهی شدگی از هر محتوایی شده است. این سوژه ی دموکرات در همین بی محتوایی و تهی گشتگی دامنش به داغ حالتی بیمار گون آلوده است و این محدودیت تجربی باعث انگاشتی شده که بن بست ایجاد کرده است. با از دست رفتن این پشتوانه ی ایجابی ست که صورت مسئله خود به دست خود از بین خواهد رفت.

کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1392/8/12 در ساعت : 10:0:30   |  تعداد مشاهده این شعر :  750


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

شبنم فرضی زاده
1392/8/12 در ساعت : 10:10:8


درود
خوب اشاره کردی
تداوم.......
آیدین ضیایی
1392/8/12 در ساعت : 10:25:8
سپاس بانو...
علی سعادتخانی
1392/8/12 در ساعت : 11:36:26
چون همیشه زیبا و قابل استفاده /دست مریزاد
آیدین ضیایی
1392/8/12 در ساعت : 13:17:36
سپاس جناب سعادتخانی عزیز...
علی گیاهی
1392/8/12 در ساعت : 10:20:39

درود جناب ضیایی گرامی /ماجور باشید
آیدین ضیایی
1392/8/12 در ساعت : 10:26:0
سپاس دوست و همراه عزيز...
بازدید امروز : 6,727 | بازدید دیروز : 8,622 | بازدید کل : 123,331,858
logo-samandehi