ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



شعر انتظار تاجیکستان و بازخوانی شعر انتظار در آثار سه شاعر تاجیک


 



شعر انتظار تاجیکستان و بازخوانی شعر انتظار در آثار سه شاعر تاجیک



 



یکی از شاعران نسل نو و از اشراقی‌گران و زلال اندیشان این عرصه شاعری است به نام محمد علی جنیدی (سیاووش). شاید این غزل نقطة اوج شعرهای انتظار در آن سامان باشد. غزل محصول همین چند سال اخیر است و برگرفته از تجربه‌های سبک هندی و سبک نو:



انتظاران تو را صبح دمیدن دیر شد



دوستداران تو را پیغام دیدن دیر شد



چشم یعقوب از غبار دیدن تو کور گشت



صبر تیغی شد به جان، پیک رسیدن دیر شد



یاد تو در لابلای بال‌هایم جا گرفت



این کبوتر نامه شد اما پریدن دیر شد



آن نگاه شوق از چشمان عاشق ریخت، ریخت



آمدی دیر آمدی هنگام دیدن دیر شد



«رستم وهاب نیا» نیز در شمار شاعران نو اندیش و نوسرای ادبیات امروز تاجیکستان به حساب می‌اید. انتظار نجات دهنده، به شکلی فطری و درونی شده در دل و جان و روح این شاعران وجود خود را فریاد می‌کند و هر یک از زاویه‌ای این شکوه را باز می‌نمایانند:



بر بستر سرود من ای سیمبر بیا



بر چشم شب نشسته چو نور سحر بیا



دیری‌ست غیرطعنه ز مردم ندیده‌ام



تلخ است روزگار بیا ای شکر بیا



صبر و شکیب و حوصلة انتظار نیست



بی‌پیک و بی‌پیام بیا، بی‌خبر بیا



باقی‌ست تا هنوز به لب نیم جان من



در واپسین نفس چو پیام ظفر بیا ...



تماشاهای رستم وهاب نیز تماشاهایی خاص خود است. شعر او پیوند اعتراض و اشراق است. اعترض به هالیوود، به کسانی که دارند جهان را به آتش می‌کشند. شعر از طنزی با معنا و اصیل نیز سود می‌برد و در پایان با انتظاری توأم با دعا به پایان می‌رسد:



در این زمان جنون‌جلوة هلیوودی



کجا دلی تپد از نغمه‌های داوودی ...



بساط خود به چه سیاره‌ای فرستادند



که می‌کشند جهان را به سوی نابودی ...



امید من به دعای مسیح انفاسی‌ست



بخوان که دست به آمین کشد ورا رودی



شهیرترین و پیشکسوت‌ترین شاعر در تاجیکستان، بی‌گمان استاد «مؤمن قناعت» است. مؤمن قناعت از سرزمین «بدخشان باستانی» است و از برادران شیعة اسماعیلی. شعر دیگر شاعران تاجیک را دیدید و شنیدید و هنوز بسیارند شاعرانی که در این عرصه آثار با تأملی ارائه داده‌اند. شاعرانی که اهل سنت و «حنفی» هستند اما با افتخار اهل بیت نبوت(ع) را می‌ستایند و نام فرزندان خود را به احترام این خاندان، «حسن» و «حسین» و «فاطمه» و «زهرا» می‌گذارند. یادم نمی‌رود حدود ده سال پیش برای یک مسابقه حفظ قرآن با برادران تاجیک به یکی از روستاهای اطراف دوشنبه رفتیم و در آنجا نفر اول مسابقه نوجوانی بود که ده جزء قرآن را حفظ کرده بود و نامش را «امام مهدی» گذاشته بودند. از دینش پرسیدم، سنی حنفی بود. با این توضیحات شعر زبیا و به یاد ماندنی استاد مؤمن قناعت را می‌خوانیم. این شعر شاید یکی از بهترین و زیباترین و صریح‌ترین شعرهایی باشد که در آن امام زمان (عج) به عنوان یک نجات دهنده به داد مردم تمام جهان می‌رسد و شیطان‌های مسلح به سلاح هسته‌ای را بر سر جای خود می‌نشاند:



برآ ای مهدی صاحب زمان از مهد سنگینت



برآ از عالم آیینه و آیین رنگینت



که از آن عهد تا این عهد گویا تیر می‌سازی



حق مطلق علیه حیله و تزویر می‌سازی



سلاح هسته‌ای در قبضة دستان لرزان است



سلاح هسته‌ای شیطان و شیطان یار انسان است



چو من ایمان این انسان و شیطان را نمی‌بینم



به صد پیمانه می‌نوشند و پیمان را نمی‌بینم



بیا که از حقیقت آخرین پیغام می‌آیی



به سر دستان دل‌ها مژدة بادام می‌آیی


کلمات کلیدی این مطلب :  شعر ، انتظار ، تاجیکستان ، و ، بازخوانی ، شعر ، انتظار ، در ، آثار ، سه ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/4/26 در ساعت : 13:11:15   |  تعداد مشاهده این شعر :  1443


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

رضا کرمی
1390/4/26 در ساعت : 14:0:38
سلام استاد قزوه ...بنا دارم در سلسله بیدل خوانیهای آینده به کاستیهای موجود در شرح برگزیده غزلیات حضرت بیدل نوشته ی آقای محمد کاظم کاظمی (که اتفاقا کم هم نیستند) بپردازم ...به نظر شما این موضوع باعث حساسیت و کدورت خاطر بعضی دوستان نخواهد شد...در ضمن اگر قرار بر پرداختن بود ، قبل از انتشار، مطلب را به حضور شما خواهم رساند

...
ق:
به نظرم کار خودتان را بکنید و قرائت و تفسیرتان را و از نظرات خوب دوست شاعر ومنتقد معاصر جناب کاظمی هم استفاده کنید و اگر نکته ای هم می بینید با احترام و به طور علمی طرح کنید و حتی با خود ایشان هم مشورت داشته باشید. چرا البته کدورت ایجاد می شود بیدل می گوید:
کدورت چیده‌ای جهدی نما تا بی‌نفس‌گردی
صفای دیگر است از فیض برچیدن دکانها را...
و در جای دیگر می گوید
طرب عمری ست با ساز کدورت برنمی تابد
سیاهی پیشتاز افتاد از رنگ حنا اینجا
شما می خواهید طرب و شادابی باشد و سبزی حنا اما سیاهی اش برجا می ماند و آن سبزی زودتر رخت برمی بندد و اولش سیاهی و آخرش سیاهی می ماند. پس مواطب باش. بخصوص من که بسیار اوقات قصدم طرب بود و در آخر عزا شد...
حامد صافی
1390/4/27 در ساعت : 13:16:17
سلام بر شما من کماکان منظر پاسخ شما هستم
حامد صافی
1390/4/27 در ساعت : 9:16:39
سلام بر شما سوالی داشتم اگر پاسخ بدید ممنون میشم میخواستم ببینم انتخاب شاعرانی که به دیدار آقا می رن به چه صورته ما هم میتونیم بریم یا نه سپاسگزارم
........
سلام . بله منعی ندارد برای رفتن و همه شاعرانند که می روند اما لیست را حوزه هنری تنظیم می کند و از قدیم واحد ادبیات حوزه هنری متولی این کار بوده. من بعضی سال ها نقش کوچکی داشتم امسال نمی دانم باشم یا نه. چون در ایران نیستم ...
مصطفی پورکریمی
1390/4/27 در ساعت : 2:42:46
سلام جناب استاد
السلام علیک ایهاالامام المأمون
خدا می داند با خواندن این اشعار و توضیحات حضرتعالی اشک در چشمهایم حلقه زد .
موفق و مؤید باشید .
بازدید امروز : 48,243 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,212,554
logo-samandehi