ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



قطعه ی قطعنامه ی هنرمندان!
* به انگیزه ی قطع بیمه ی تامین اجتماعی بیش از 6000 نفر هنرمند (اعم از شاعر و نویسنده و روزنامه نگار و ...) و به خطر افتادن جدّی سلامتی آنان در دولت «تدبیر و امید» ...وعجب طنز تلخی است که من پس از ماهها به تعویق افتادن عمل آب مروارید چشمم به دلیل فراهم نشدن هزینه ی عمل ، اکنون که به یاری دوستان فرهیخته ی شاعرم و مساعدت سایت ، هزینه ی عمل فراهم شده از دم در اتاق عمل دیپورتم می کنند زیرا دفترچه ی تامین اجتماعی ام اعتبار ندارد و بیمه ی هنرمندان قطع شده است!اگر این بیمه ی کذا به این زودیها وصل نگردد و به دلیل وقفه در عمل چشم و روند درمان، آب مروارید به آب سیاه تبدیل شد(که چشم پزشک هشدارش را داده است)ومن بینایی ام را از دست دادم شما چه کسی را مقصّر می دانید؟مشکلات مالی تا حدودی برطرف شده ، همه چیز به خوبی دارد پیش می رود،اغلب دوستان نازنینت از ایزدی گنابادی گرفته تا خصلتی و اقتداری و حاج محمدی و سیدموسوی ونبی زاده ی اردکانی و طراوت پور و سعیدی راد و قزوه دست به دست هم داده اند و با کمک مالی در حد توان خود و بعضا قرض دادن و بعضا سفارش به این دکتر و آن دکتر کردن که آب در دلت تکان نخورد و دغدغه ای نداشته باشی، پس از ماهها بارقه ی امیدی در دلت درخشیدن گرفته است ، آنچه را که از دستت برآمده کرده ای، به بیمارستان مراجعه می کنی تا مرحله ی آخر تمام شود و از هزار بدبختی و گیر و گرفتاری رهایی یابی که ناگهان تو را بشارت می دهند:دفترچه ی بیمه ات فاقد اعتبار است چون بیمه ی هنرمندان قطع شده است!اگر در همه ی موارد گذشته به دلیل اهمال کاری دخیل باشی در این یکی که نیستی!با شانه های فروافتاده و درهم ومچاله شده و برزخ و نومید به خانه برمی گردی و نهایت قید بینایی چشمت را می زنی!به راستی آیا به جز من در بین این بیش از 6000 نفر هنرمند کسان دیگری نبوده اند که خود یا منسوبینشان شرایطی مشابه وضع من یا بدترش را داشته باشند وبا قطع بیمه ی هنرمندان مثلا جانشان را از دست داده باشند؟امید که چنین نباشد گرچه بعید نیست.به راستی اگر چنین باشد چه کسی پاسخگوست؟شما را به جان عزیزتان در این امر تلخ حادث که خاص و عام پیرامونش حرف می زنند از «تدبیر» و «امید» نشان می بینید یا «بی تدبیری» و «نومید کردن»؟دیگر چه بگویم؟ ...فاعتبروا یا اولی الابصار:
دولت  ارجمنــــــــد روحــــــانی
که ز جان می کنند تقـــــــدیـرش
با کلید آمد و به مردم گـــــــــفت
این چوشیراست و قفل نخجیرش
صبر  کن  تا  کمی  بچــــرخانم
تـــوی  سوراخ  تنگ ودلگیرش
تا ببینی  که   شاکلیــــــــد حسن
تا  کجــــاهــاست حسن تاثیرش
چون به  ماتحت  قفل  کرد فرو
ناگهان  شاکلیــــــــد بی پیــرش
نعره  زد  قفل و شاکلیدشکست
پیرو  سرنوشت  و   تقدیــرش
نرسیده  ز   گرد راه   حـــسن
به   ته  دیگ  خورده کفگیرش
گفته بود آنزمان که راست نبود
هدف  اعتـــــــدال  را   تیرش
تشنه را  آب  می دهم فــوری
گشنه  را  زودمی کنم سیرش
به  علاج کسی  کمــــر بنــدم
که  بود حصبه و  خنازیــرش
هرکه را فاسداست خواهم کرد
طرد از جامعه  چو  خنزیرش
وعده ها را که داد  برد از یاد
اسب قدرت چوگشت تسخیرش
الغرض چون که شاکلیدشکست
نتوان باز  کرد  تعمیــــــــرش
خفته ای چون به خانه برپهلو
راست شو با لگد بزن زیرش
***
به جز این گفته بود این دولت
ضمن  برنامه ها و تفسیــرش
که منم  دولت  امیـــد  و بود
حسن  تدبیر   کلک  تقریرش
گشت اوّل  نصیب اهل  هنـر
برکات   امیـــد و تدبیــــرش
قطع  شد  بیمــه ی هنرمندان
بی که  افتد   محاق تاخیرش
هیچ کس هم نگفت ازوزرا
کاین جماعت چه بودتقصیرش

که چنین می زننداز پس وپیش
پنجه بوکس وچماق و زنجیرش
یا چرا  حـــد بر او شود جاری
یا چرا می کنند تعـــــــزیرش
ترسم آن است عنقریب کننــــد
مفتی شهر  نیــــــز تکفیرش !
از چه دارد ادامه در همه جا
روز یا شب رونـــد تحقیرش
مال مردم  مگر ببرد و بخورد
که  نصیب است زخم شمشیرش
نکند کاین شکنجه های عجیب
هست پاداش و اجر تنویرش ؟
گر چه فرموده اند اهل نظـــر
نتواند کسی خورد ...........!
الغرض  وعده ها که می دادند
همه بر باد رفت و تصویــرش
مانده  در  یادها   چو  رویاها
که به جز مرگ نیست تعبیرش
ما جماعت که  صاحب هنریم
دردمند و همیشه   دربدریــــم
پســـــرانیم   از  پی  پــدران
نـــردبـــان  ترقّی  دگـــــران
ختم کردم سخن بدین منــــوال
نکندکس به «خوش عمل»اشکال
که مـــــــدال سخنوری   دارد
اختیــــــارات شاعــــری دارد!


کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات :  طنز ،

   تاریخ ارسال  :   1392/7/5 در ساعت : 7:5:52   |  تعداد مشاهده این شعر :  793


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

نام ارسال کننده :  محمودی     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
با سلام
شعر شما باستحضار اقای جهانگیری رسید ایشان قصد ملاقات خصوصی با شما را دارند
««««««««««««««««««««««««««««««««««««««««««««««««««««««««««««««««««
با ابلاغ سلام خدمت شما و جناب آقای جهانگیری معروض می دارد:بیماری آب مروارید چشم تنها یکی از چند بیماری بنده است.به دلیل ابتلاء به بیماریهای صعب العلاج دیسک و سیاتیک و تورم پروستات و...به حالت نیمه فلج خانه نشینم و در روستای یوسف آباد صیرفی از توابع شهریار زندگی می کنم. با ویراستاری کتاب در منزل -که درآمدی اندک دارد-برای تامین معاش خود و عائله تلاش می کنم.اگر امری هست بفرمائید تا شماره تلفن تماس بدهم.با سپاس فراوان.
نام ارسال کننده :  دکتر افخمی اردکانی     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
هر کسی وعده ی فراوان داد/
چون به جایی رسید زد زیرش!/
بر حسن یا حسین نیست حَرَج/
خصلت آدم است و تغییرش/
حسن اما نداد وعده زیاد/
که شود وعده ها گلوگیرش/
اندکی صبر پیشه کن استاد!/
تا بگیرد به کار تدبیرش...

با عرض سلام و ارادت...
گمان کردم با سفارش اینحقیر به آقای دکتر ف... بیمارستان ط... مشکل حل شده است و عمل چشمتان انجام شده!!!
به هرحال اگر مشکل پابرجاست بفرمایید چاره ای بیاندیشیم...
یا علی.
ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء
درود و فروان درود بر شما انسان فرهیخته و ادیب دانشمند.جناب دکتر افخمی عزیز!پیرو بذل محبتهای جناب عالی و دوست شاعر و ادیبمان آقای نبی زاده ی اردکانی ارادتمند دوسری به آنجا مراجعه کردم و کارهای مقدماتی انجام شد.صبح روز یکشنبه ای که می خواستم برای عمل بروم متوجه شدم که بیمه ی هنرمندان قطع شده است.به هرحال آنجا هم تمام موارد بر مدار دفترچه ی بیمه می چرخد.آزمایشها را در آن می نویسند و برای مرحله ی نهایی که عمل باشد هم دفترچه ی بیمه ی معتبر باید دستم باشد.فعلا مانده ام تا بلکه بیمه وصل شود.باز هم از مراحمتان سپاسگزارم.
علی اصغر اقتداری
1392/7/5 در ساعت : 9:45:12
سلام
من هنوز امید وارم که کار شما وامثال شما به سامان شود
فعلأ با استفاده از بیمه ی ایرانیان که مبلغ ناچیزی می گیرند به درمان دردتان بپردازید ....


خدا از همه بزرگ تر است وپناه همه ی بی پناهان
شهاب نجف آبادی
1392/7/7 در ساعت : 7:43:39

سلام استاد
بنازم
کیفور می کنی با این اشعار دوستان را
موفق باشی
حمید خصلتی
1392/7/5 در ساعت : 12:41:25
زنده باشید وشاد وطناز.برای این جور نوشته ها چه می توان گفت.هیچ حرفی نمی ماند جز تایید.کاش مسئولین ببیند وبخوانند.
نیره کاشی
1392/7/7 در ساعت : 19:19:13
سلام بر جناب خوش عمل و خدا قوت
طنز زیبایی بود

به قول حضرت حافظ:
تنت به ناز طبیبان نیزمند مباد
حسین نبی زاده اردکانی
1392/7/5 در ساعت : 16:38:57
سلام و آرزوی بهبودی شما و اوضاع مملکت.
عده ای با حسن چنین کردند
تا حسن را ز حسنش اندازند
با چنین کار بد به اهل هنر
شاعران را به جانش اندازند
لیک شاعر همیشه آگاه است
نرود سوی دوستان تیرش
صبر سازد حسن رسد ز سفر
حل مشکل کند به تدبیرش
از تو خواهم اجازه ای استاد
تا زنم من به قطع نامه وتو
گر نشد حل به سرعت این مشکل
همه هستند همره من و تو
,,,,,,,,
,,,,
..
..
ابوالقاسم افخمی اردکانی
1392/7/6 در ساعت : 8:48:16
هر کسی وعده ی فراوان داد

چون به جایی رسید زد زیرش!

بر حسن یا حسین نیست حَرَج

خصلت آدم است و تغییرش

حسن اما نداد وعده زیاد

که شود وعده ها گلوگیرش

اندکی صبر پیشه کن استاد!

تا بگیرد به کار تدبیرش...



با عرض سلام و ارادت...

گمان کردم با سفارش اینحقیر به آقای دکتر ف... بیمارستان ط... مشکل حل شده است و عمل چشمتان انجام شده!!!


به هرحال اگر مشکل پابرجاست بفرمایید چاره ای بیاندیشیم...

یا علی
ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء
درود و فراوان درود.ذیل نظرات غیراعضا پاسخگوی آن دانشمند فرهیخته بوده ام.
ابراهیم حاج محمدی
1392/7/5 در ساعت : 11:33:9
سلام و درود
رجاء واثق دارم انشاء الله بزودی شرایط به نحوی فراهم شود که بتوانید بی هیچ دغدغه ای به معالجه ی چشمتان بپردازید فَتَوَکَّل عَلَی الله إنَّهُ خیرُ ناصرٍ وَ مُعین . از این سروده ی محکم و استوار بهره بردم .
بازدید امروز : 12,795 | بازدید دیروز : 56,896 | بازدید کل : 123,234,002
logo-samandehi