ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



خاکستر ققنوس/غزلی قدیمی برای روزهای بهشت
خمار از جرعه هاي درد كردم باور خود را
اگر ميخانه ام مي خواست ، مي بردم سر خود را
دل آهنگ پريدن داشت با ياران ، نمي دانم
قفس بگرفت ، يا من باختم بال و پر خود را
من آن شب از عروج نخل هاي تشنه جا ماندم
كه بر دوش عطش مي برد ، هر كس پيكر خود را
قلم را گفته ام امشب سلاح و ياورم باشد
مبادا باز هم خالي گذارم سنگر خود را
چنان از واژه هاي سرخ لبريزم كه مي ترسم
به فريادي بسوزم شعرهاي ديگر خود را

تمام آشيانم را چو ققنوسي بسوزانم
به راه دوست بسپارم مگر خاكستر خود را
تاریخ سرایش نیمه دوم سال77
کلمات کلیدی این مطلب :  جرعه های درد ، خاکستر ققنوس ، نخل های تشنه ،

موضوعات :  ادب و مقاومت ،

   تاریخ ارسال  :   1392/7/3 در ساعت : 13:1:38   |  تعداد مشاهده این شعر :  1051


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

نام ارسال کننده :  علی گیاهی     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
ممنون از لطفتان جناب خصلتی بزرگوار و تقریبا همشهری چون من اصالتا قاینی هستم و خوشحالم که جنوب خراسان انسانهای خونگرمی مانند شما دارد ممنون از پاسخ پرمهرتان /در پناه حق بدرود
نام ارسال کننده :  خاموش     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
بزرگ بود و از اهالي امروز بود وبا تمام افق هاي باز نسبت داشت و لحن اب و زمين را چه خوب ميفهميد شعر زيبايي بود.روح مادرتون شاد.
نام ارسال کننده :  خاموش     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
بزرگ بود و از اهالي امروز بود وبا تمام افق هاي باز نسبت داشت و لحن اب و زمين را چه خوب ميفهميد شعر زيبايي بود.روح مادرتون شاد.
شهاب نجف آبادی
1392/7/3 در ساعت : 21:36:36
برایت مـــادرت پشت و پنــاهت بود و هم سنگر
پس از فقدان هم سنگر - نسوزان سنگر خود را
---------------------
سلام حمید جان
مادر بعد از نبودش احساس می شود که کیست !
من همیشه فکر می کردم که مادرم عقل ندارد
اما بعد از مرگش فهمیدم که او برای من عاقل ترین انسان روی زمین بود .....
روحشان شاد
حمید خصلتی
1392/7/3 در ساعت : 22:44:49
بزرگوارید برادرم.از همدردی تان ممنونم.
ابراهیم حاج محمدی
1392/7/5 در ساعت : 11:37:5
درود بر حمید عزیز
سروده ای محکم ، استوار، فاخر ،دلنشین و بیادماندنی است . بهره بردم . دست مریزاد
حمید خصلتی
1392/7/5 در ساعت : 12:1:26
سلام بر دوست ناپیدای ما.کجایی ابراهیم.زنده باشی برادر
علی گیاهی
1392/7/3 در ساعت : 15:27:23

درود جناب استاد خصلتی گرامی /دست مریزاد /بدرود
حمید خصلتی
1392/7/4 در ساعت : 21:11:44
سلام دوست بزرگوار.ممنونم از توجه تون.ببخشید که جوابی که به شما داده بودم علیرغم تاید نمایش داده نمی شد.دوبارهخ از دفتر شعر وارد شدم وبصورن ارسال نظر پاسخ دادم.باز هم ببخشید
محمد برزگر
1392/7/4 در ساعت : 18:41:23
درود بر تو برادر عزيزم
حمید خصلتی
1392/7/4 در ساعت : 21:0:37
وسلام بر شما
سعید تاج محمدی
1392/7/3 در ساعت : 23:45:19
درود
از شما کم شعر خوندم ولی این غزل با توجه به تاریخ سرودنش خیلی خوب بود
بامید دیدار
حمید خصلتی
1392/7/4 در ساعت : 0:10:12
سلام و به امید دیدار سعید خان
حمیده میرزاد
1392/7/5 در ساعت : 22:16:26
سلام بر استاد خصلتی

چنان از واژه هاي سرخ لبريزم كه مي ترسم
به فريادي بسوزم شعرهاي ديگر خود را

بسیار زیبا..
شبنم فرضی زاده
1392/7/4 در ساعت : 9:10:17
من آن شب از عروج نخل هاي تشنه جا ماندم
كه بر دوش عطش مي برد ، هر كس پيكر خود را
درودتان شاعر
حمید خصلتی
1392/7/4 در ساعت : 10:56:53
.درود بر شما .وسلام علی من التبع الهدی
بازدید امروز : 23,190 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,187,501
logo-samandehi