سلام خانم پونه نیکوی خوب بود
|
سلام پونه ي عزيز.
دو غزل بسيار زيبا ودلنشين از شما خوندم.
قلمت نويسا دوست من.
((ماندگارباشيد))
|
سلام دوست خوبم
دلپسند بود
"باز هم شب رسید و درد آمد، باز هم لحظهي نبرد آمد
تا حواسم دوباره پرت شود می زنی حرف شب نشینی را"
همواره شاعرانه باشی
یا علی(ع)
|
|
/زیباست /دست مریزاد /بدرود درود بر شما
|
سلام و دست مریزاد. با عصای سپید خود هرشب من برایت ستاره می چینم جنگ این هدیه را به من داده ست دوست دارم ستاره چینی را ...... گاه بینی تو قطره اشکی می تراود ز چشم من در خواب گوئیا دیده ام در عالم خواب من شهیدان نازنینی را
|
آفرین بر شما و طبع سرشار تان. از هر دو شعر لذت بردم و از شعر دوم بیشتر
|
سلام هر دو شعر را دوست داشتم ممنون / تو شکسته نمی شوی اما بشکن این ظرف های چینی را
پونه نیکوی
1392/6/27 در ساعت : 10:54:4
سلام ممنون كه آمدي و خواندي
|
|
سلام با شعرت تا بلندای برج امید بالا بروید
|
به نام خدا سلام هر دو شعر زیبا بود. خیلی زیبا ... حین خواندنشون، چشمهام از مسیر واژه ها خارج نشدند!
|