ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



بزرگداشتِ بزرگداشت!
بزرگداشتِ بزرگداشت!

يادداشتي در باب مراسم بزرگداشت/آيدين ضيايي

بزرگ داشت ،گرامی داشت،نکو داشت...اینها نمونه هایی از داشتن اند.نمونه هایی كه به جهتِ گرفتن پیشوندی از بزرگی و نکویی و ... فارغ از علت مقرر آن ،تركيب و مورد استفاده واقع مي شوند.مواردی وجود دارند که داشت ها بنا به ضرورت یا ایجاب زمانی و مکانی مشمول بزرگی می شوند . یعنی این داشتها در مقام دارا بودگی باید جوری برجسته تر و فربه تر نمایش داده شوند و البته این بر خلاف وانمودی از داشتن است كه تمارض به بزرگي مي كند. این داشتن نیاز به وانمود ندارد فقط در پروسه ی داشتن به مرحله ای رسیده که باید به بزرگی یا نکویی پیوند زده شود .اما اینکه چرا این داشته ،می بایستی در برهه ای از زمان و مکان، با بزرگی یا نکویی پیوند بخورد؛ یک انضمام تاریخی است .انضمامی که ایجاب کرده تا یک داشتن، بنا به ضرورت در نمایاندن، وارد گزاره ای از بزرگی شود .
بزرگی با داشتن وارد یک ترکیب نمایشی می شود تا از ترکیبشان به ماهیت این ترکیب رجوع شده باشد و با این رجوع به علت های موجبیت یافته برای همدلی شان در یک ترکیب بتوان رسيد.پس بزرگداشتن، مشمول دو وجه ماهوی و وجودی است.
در یک نگاه هستی شناسانه می توان ترتب زمانی و مکانی برای امر ماهوی و وجودی قائل شد یعنی بنا به خواست و ضرورت و البته نوع نگاه فلسفی می توان تقدم یکی را بر دیگری برگزیده و متعاقب آن ادله ی لازم و کافی برای فائق آمدن يكي بر ديگري را ارائه کرد.اما با عبور از کلان روایات موجود می توان در مواردی جزئی تر به یک اجماع و وفاق رسید.می خواهم با این مقدمه ،نیتِ "داشتی" که به "بزرگی" پهلو زده است را از لحاظ ماهوی یا وجودی مورد واکاوی قرار دهم.
بزرگ داشتن فرد یا گروه یا روز خاص ،باید دلیل ماهوی داشته باشد یعنی صرف توجه به روز یا فرد یا گروه در مقام یک دال و اگر چه دالی شناور مثل "روز آزادي"،نمی تواند امر کافی و اقناع پذیر تلقی شود.توجه کنید که با آوردن اسم افراد یا روز خاص برای برجسته کردن جمعی و قائل شدن وجهی مفارق از عادات و روال معمول ،به تنهایی نمی تواند از سوی جمعیت مخاطبی که بزرگداشت در حضور آن ها صورت می گیرد قابل پذیرش و قبول واقع شود.مثلن باور پذیر نخواهد بود که فردی را بی پیش زمینه ی شناخت جمعی ،داخل در یک مراسم بزرگداشت و تجلیل اش کنیم بی اینکه وجه و دلیلی برای بزرگ داشته شدن اش ارائه کرده باشیم.پس شرط لازم برای بزرگداشت فرد یا گروه یا روزخاص ،شناخت و معرفتي است که با دلالت و علت برای بزرگداشتن همراه شده باشد.اینجاست که سبقه ماهیت بر وجود ،عارض مي شود.به دنبال شناخت ما وارد مقوله ی عملی بزرگداشتن می شویم.مقوم عملی بزرگداشت صورت نمودی آن است.البته مراد در اینجا ،بزرگداشت معنوی نیست و آنچه باعث شکل گرفتن این یادداشت شده ،مراسمی است که در تجلیل برقرار می شود؛همان صورت وجودی بزرگداشت...
ما در یک بزرگداشت می خواهیم که جریان یا فردی را مورد تفقد و متعاقبن ،تفوق قرار دهیم و این مبنای شکل گرفتن مراسم بزرگداشت است.قصد و نیت بر بزرگ داشتن است و تمام حواشی در یک نقطه به اشتراک و اتحاد می رسند و آن تجلیل از فرد یا جریان مورد نظر است. اما چرا باید جریان یا گروه یا فردی مورد بزرگ داشته شدن قرار بگیرد؟چون به درجه ی بزرگی رسیده است که باید این بزرگی –داشته- شود؟!دارم وارد بحث الزام برای عمل می شوم.برای تداوم بحث فرض را از پارادایم و الگوهای کلی وضعیت بزرگداشت به فرد بزرگداشته شده تقلیل می دهم .باید توجه داشت که بزرگداشت فرد یک مجعول تدارک دیده شده برای اوست،نه لزومن یک واقعیت بیشینه شده برای فرد!بزرگداشت صرفن در خود بسندگی اش است که عرضه می شود و فرد مورد بزرگداشت واقع شده، فقط به عنوان وسیله يا ابزاري برای این خود بسندگی مورد استفاده قرار می گیرد.البته این نوع نگاه ممکن است به نوعي بی انصافی به نظر برسد ولی در تداوم بحث به اثبات این فرض خواهم پرداخت.
بزرگداشت در وضعیت اوج بزرگی صورت می گیرد.این می تواند یک قرارداد مجرد باشد ولی بزرگداشت برآیند عللی است که به بزرگیِ قابل تقدیر ختم شده است.لذا می توان این را به صورت قاعده ای از نمود عملی و مختوم فرض گرفت.از سوی دیگر بزرگی که به بزرگداشتن دامن زده در پروسه ی زمان مشمول تکوین و تطور شده و این روند با احتمال منتج از استدلال استقرايي روندی صعودی و مداوم است و البته توقف این روند را می توان در توقف حیات فرد بزرگداشته شده با خروج از قید حیات او در نظر گرفت .البته بايد از اختلال مشاعیر و حواس در این استدلال صرف نظر کرده و نقطه ی اوج برای بزرگی که به بزرگداشت انجامیده را نقطه ی فوت در نظر گرفت.
پس برای تثبیت بزرگی فرد جهت بزرگداشت ن اش ،نمی توان نقطه ای را به عنوان نقطه ی اکمل بزرگی منظور کرد.چون در این صورت سیر تطور بزرگی را به عنوان امری بدیهی منکر خواهیم شد.اما می توان فرض را از قطعیت مطلق بزرگی جهت بزرگداشت ن،به امری نمادین تحویل داد تا تبیین وضعیت بزرگداشت در منتها درجه ی بزرگی مورد خدشه واقع نشود.امر نمادین علی الاطلاق نماینده ی وضعیت است،عمومن سمبل و نمونه ای از کلیت...
در این صورت ما با بزرگی برای بزرگ داشتن مواجه نیستیم بلکه با نسبتی از بزرگی برای نیت مندی مان از بزرگداشت ن مواجه مي كنيم.نسبت بزرگی و مقرر کردن این مقدار برای بزرگ داشتن می تواند نمودی تقلیل یافته داشته باشد و با نیت تفوق وارد تعارض شود.پس ما با بزرگی جهت بزرگداشت به شکلی نسبی برخورد کرده ایم و به تبع آن این نسبیت فقط در زمانی که برگذار کنندگان بزرگداشت تصمیم به برگذاری گرفته اند سنجیده می شود بنا براین عيار بزرگی با مقیاس زمان مقرر برگذار كنندگان برآورد می شود.نکته درست همینجاست.بزرگداشت فرد که بزرگی اش را در نسبت با بزرگداشت ن اش کسب کرده است نه نسبتی خود ارجاع!اینجاست که بزرگداشت به امری خود بسنده تقلیل می یابد و همه چیز در راستای تحقق مراسم در خود بنیاد ترین وضعیت پیش برده می شود.
از این لحظه به بعد ،"بزرگداشت" ،پیش می افتد و آشیل به رغم اتفاق نظر در سرعت اش نمی تواند به او برسد!اين همان شيدايي در سبقت "عمل" از "نفس عمل" است يكجور مسكوت گذاشتن متن در مقايسه با تحشيه اش.از اين رو مفاهيم جاي خود را به مظاهر صرف واگذار مي كنند و گفتمان غلبه گر همان گفتمان عمل براي عمل مي شود.رجوعی به نظریه مرگ مولف می کنم،مرگ مولف یک انتزاع از وضعیتی است که اثر بعد از تولید ،تعلق اش را از مولف قطع می کند و تجریدن مولف اش را می کشد.اثر بعد از این لحظه ،متکی به خود است و جز در قبول "مولفي" كه به عنوان تولید گر اش است ،سایر بند های مرتبط را می دَرَد!این خودشیفته ترین و خود خواه ترین لحظه ی اثر است،لحظه ای که خود را مستقل از مولف و پدید آورنده اش حس می کند و تمام باجی را که قبلن برای تولید شدن اش به مولف می داده را با تکمیل شدن اش پس می گیرد.مثل پینو کیو که بعد از ساخته شدن اش توسط پیرمرد نجار ،با گستاخی ها یش خودش را در وضعیت مستقل قرار می دهد.با این حواشی به این نقطه می خواهم وصل شوم که بزرگداشت برای فرد بابت بزرگی فرد درلحظه ی تحقق مراسم از بزرگداشت او به بزرگداشتِ بزرگداشت تغییر موضع می دهد.
در لحظه ی شروع مراسم بزرگداشت،نظریه ی "مرگ بزرگداشت شونده"! حادث می شود و او تنها به ابزاری برای نمایش بزرگداشتی که برایش مقرر شده تقلیل می یابد.و اين تن دادن به سيستمي كه زمان بزرگداشت را نمادينه و مقرر مي كند و از اين رو صرفن در حال پر كردن خلاء بزرگداشتش است؛بزرگداشتي كه نه با نيتمندي بزرگ داشتن (در مقام مصدر فعل) بلكه با نيت بزرگداشت(در مقام اسم)برگذار مي شود.این لحظه ی دردناکی است، لحظه ای که نمی تواند نقشی فراتراز اقتصاد برقراري مراسم بزرگداشت،كسب كند.این لحظه ی پايان است،چون اوج بزرگی تداعی شده و در مقام مرگ مولف ،نقشی در آنچه که به "بزرگ داشت شونده" نسبت می دهند ،ندارد...

کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1392/6/23 در ساعت : 11:21:9   |  تعداد مشاهده این شعر :  524


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

شبنم فرضی زاده
1392/6/23 در ساعت : 16:33:23
درود

قلمت چون همیشه است


ماناباشی
آیدین ضیایی
1392/6/23 در ساعت : 22:22:15
لطفتان چون همیشه است...
ممنون
دکتر آرزو صفایی
1392/6/23 در ساعت : 12:5:43
درود بر شما
جستار خوبی است
نویسا باشید
آیدین ضیایی
1392/6/23 در ساعت : 12:7:37
ممنون بابت حضورتان و درج نظر...
لیلا حسنوند
1392/6/23 در ساعت : 11:58:32
به گزاره هاي خوبي اشاره شده .
آیدین ضیایی
1392/6/23 در ساعت : 12:7:15
ممنون كه خوانديد...
علی گیاهی
1392/6/24 در ساعت : 17:40:50

درود بر شما جناب ضیایی گرامی
زحماتتان را سپاس میگوییم/بدرود
آیدین ضیایی
1392/6/24 در ساعت : 22:4:52
لطف دارید دوست عزیز
بی نهایت ممنون بابت ابراز محبتتان...
شاد بزید...
بازدید امروز : 64,778 | بازدید دیروز : 48,486 | بازدید کل : 126,485,602
logo-samandehi